loading...
دوباره باید شد....
مرضیه عبدی بازدید : 2 سه شنبه 22 بهمن 1392 نظرات (2)

فرزندم ! تو می توانی  « هر گونه بودن » را که بخواهی باشی ، انتخاب کنی. اما آزادی انتخاب تو در چهارچوب حدود انسان بودن محصور است. با هر انتخاب باید انسان بودن نیز همراه باشد وگر نه دیگر از آزادی و انتخاب سخن گفتن بی معنی است ، که این کلمات ویژه خداست و انسان و دیگر هیچ کس......

تو هر چه می خواهی باش ، اما آدم باش . اگر پیاده هم شده است سفر کن . در ماندن می پوسی . هجرت کلمه بزرگی در تاریخ « شدن » انسان ها و تمدن هاست . اروپا را ببین . اما وقتی ایران را دیده باشی ، وگر نه کور رفته ای ، کر باز گشته ای....

اما تو ، سوسن ساده مهربان احساساتی زیباشناس منظم و دقیق ، و تو ، سارای رند عمیق عصیانگر مستقل ! برای شما هیچ توصیه ای ندارم . در برابر این تند بادی که بر آینده پیش ساخته شما می وزد ، کلمات که تنها امکاناتی است که اکنون در اختار دارم ، چه کاری می توانند کرد؟..........

و اما تو همسرم ، چه سفارشی می توان به تو داشت ؟ تو که با از دست دادن من هیچ کس را در زندگی کردن از دست نداده ای . نبودن من خلاء یی در میان داشتن های تو پدید نمی آورد ، و با این حال که چنان تصویری از روح من در ذهن خود رسم کرده ای ، وفای محکم و دوستی استوار و خدشه ناپذیرت به این چنین منی ، نشانه روح پر از صداقت و پاکی و انسانیت توست..........

آرزوی دیگرم این بود که یک سهم آب و زمین از کاهه بخرم به نام مادرم وقف کنم و درآمدش صرف هزینه تحصیل شاگردان ممتاز مدرسه این ده شود که در سبزوار تحصیلات شان را تا سیکل  یا دیپلم  ادامه دهند.....

و خدا را سپاس می گزارم که عمر را  به خواندن و نوشتن و گفتن گذراندم که بهترین « شغل » را در زندگی ، مبارزه برای آزادی مردم و نجات ملتم می دانستم  و اگر این دست نداد بهترین شغل یک آدم خوب ، معلمی است و نویسندگی  و من از هیجده سالگی کارم این هر دو...........

و آخرین وصیتم به نسل جوانی که وابسته آنم ، و از آن میان به خصوص روشنفکران و از این میان بالاخص شاگردانم که هیچ وقت جوانان روشنفکر همچون امروز نمی توانسته اند به سادگی ، مقامات حساس و موفقیت های سنگین به دست آورند ، اما آنچه که در این معامله از دست می دهند ، بسیار گرانبها تر از آن چیزی است که بدست می آورند. و دیگر این سخن لاادری فرنگی که در ماندن من سخت سهیم بوده است که « شرافت مرد همچون بکارت یک زن است . اگر یک بار لکه دار شد دیگر هیچ چیز جبرانش را نمی تواند . »

« علی شریعتی »

مرضیه عبدی بازدید : 2 سه شنبه 22 بهمن 1392 نظرات (2)

بعضى از آدم‌ها خط‌خوردگى و خط‌ زدگى دارند و بعضى‌ها غلط چاپى و بعضى‌ها غلط املايى فراوانى دارند.
از روى بعضى از آدم‌ها بايد مشق و از روى بعضى از آن‌ها بايد جريمه نوشت.
بعضى از آدم‌ها در کلاس‌ها تدريس مى‌شوند و بعضى‌ها ممنوع بوده و مخفيانه دست به دست مى‌شوند.
بعضى از آدم‌ها را بايد چندين بار خواند تا معنى آن‌ها را فهميد و بعضى‌ها نخوانده قابل فهم هستند.
بعضى از آدم‌ها را بايد نخوانده دور انداخت و بعضى‌ها را هميشه بايد با خود همراه نمود.
بعضى از آدم‌ها تفرقه‌انداز هستند و بعضى‌ها بانى وحدت و همبستگى.
بعضى از آدم‌ها به نام ديگران چاپ مى‌شوند و بعضى‌ها قبل از چاپ به فروش مى‌رسند.
بعضى از آدم‌ها در قفسه خاک مى‌خورند و بعضى‌ها در انبار بايگانى شده‌اند.
بعضى از آدم‌ها تاريخى‌اند و از گذشته صحبت مى‌کنند و بعضى‌ها آينده نگرند و به آينده مى‌پردازند.
بعضى از آدم‌ها لطيفه‌اند و بعضى‌ها بى‌روح‌اند و خسته‌کننده.
بعضى از آدم‌ها سياسى‌اند و در هر نوبت چاپ، رنگى ديگر به خود مى‌گيرند.
بعضى آدم‌ها منبع و ماخذ ندارند و بعضى‌ها منبع و مرجع ديگرانند.
بعضى از آدم‌ها شيرازه ندارند و زود از هم مى‌پاشند و بعضى‌ها شيرازه‌شان ميخ دارد و قبل از استفاده کهنه و پاره مى‌شوند.
بعضى از آدم‌ها با محتوا هستند و بعضى‌ها بى‌محتوا و پوچ‌اند و فقط براى امرار معاش.
بعضى از آدم‌ها ماندگارند و بعضى‌ها در چاپخانه مى‌مانند و بازيافت مى‌شوند.
بعضى آدم‌ها هويت ندارند و بى‌نام و نشان‌اند و بعضى‌ها چندين نويسنده دارند.
بعضى از آدم‌ها در کتابخانه نگهدارى مى‌شوند و بعضى‌ها در پياده‌رو خيابان به فروش مى‌رسند.
بعضى آدم ها را کادو مى‌گيرند و هديه مى‌دهند.
بعضى آدم‌ها را به مفت هم نمى‌خرند و بعضى‌ها از موزه‌ها به سرقت مى‌روند.
بعضى از آدم‌ها بدون مجوز چاپ مى‌شوند و بعضى‌ها نياز به مجوز ندارند و بعضى‌ها تا ابد مجوز چاپ نمى‌توانند اخذ کنند.
بعضى از آدم‌ها خاطره‌ اند و بعضى‌ها يادداشت شخصى.
بعضى آدم‌ها در مدح ديگران نوشته مى‌شوند و بعضى‌ها در بدگويى ديگران.
بعضى از آدم‌ها افسانه‌اند و بعضى‌ها رمان و بعضى‌ها داستان.
بعضى آدم‌ها مذهبى‌اند و بعضى‌ها لامذهب و خيلى‌ها در اين ميان.
بعضى از آدم‌ها احساسات ديگران را جريحه‌دار مى‌کنند و بعضى‌ها به ديگران احترام مى‌گذارند.
بعضى از آدم‌ها به ديگران توهين مى‌کنند و بعضى‌ها توهين را به جان مى‌خرند.
بعضى از آدم‌ها به زور بر ديگران تحميل مى‌شوند و بعضى‌ها خود به ميان ديگران مى‌روند.
بعضى از آدم‌ها چند جلدى و قطورند و بعضى‌ها تک جلدى و لاغر.
بعضى از آدم‌ها از جنگ مى‌گويند و بعضى از صلح و صفا.
بعضى از آدم‌ها از شادى سخن مى‌گويند و بعضى‌ها از غم.
و ...

ما از کدام دسته ایم؟

مرضیه عبدی بازدید : 3 یکشنبه 20 بهمن 1392 نظرات (2)


ناپلئون بناپارت : در دنیا فقط از یک چیز باید ترسید و آن خود ترس است .

 

ناپلئون بناپارت : اولین شرط توفیق شهامت و بی باکی است .

 

ناپلئون بناپارت : نایاب ترین چیزها در جهان دوست صمیمی است .

 

ناپلئون بناپارت : دردها و رنج ها فکر انسان را قوی می سازد

 

ناپلئون بناپارت : کسانی که روح نامید دارند مقصرترین مردم هستند.

 

ناپلئون بناپارت : کسی که می ترسد شکست بخورد حتما شکست خواهد خورد.

 

ناپلئون بناپارت : یک روز زندگی پر غوغا و در شهرت و افتخار بهتر از صد سال گمنامی است.

 

ناپلئون بناپارت : پیروزی یعنی خواستن .

 

ناپلئون بناپارت : عشق گوهری است گرانبها ، اگر با عفت توام باشد.

 

ناپلئون بناپارت : عفت در زن مانند شجاعت است در مرد ، من از مرد ترسو همچنان متنفرم که از زن نانجیب

 

ناپلئون بناپارت : فداکاری در راه وطن از همه فضایل باارزشتر است.

مرضیه عبدی بازدید : 1 یکشنبه 20 بهمن 1392 نظرات (0)

زندگی کن !!!


از همان جا كه ايستادي شروع كن و غم گذشته را مخور.


در آغازي نوين، گذشته ياريگر تو نخواهد بود.


اگر بالاخره توانسته اي آن را پشت سر بگذاري، چرا غم ؟ كافي است.


تو از پس آن بر آمده‌ و پشت سرش نهاده‌اي.


اين فصلي تازه در كتاب زندگي است


مسابقه‌اي ديگر كه بايد برايش نقشه بكشي


به روزهاي رفته نگاهي دوباره ميانداز


از همان جا كه ايستاده اي، آغاز كن ...


دنيا به شكست هاي پيشين تو اهميتي نمي دهد،


اگر از نو آغاز كني و كامياب گردي،


"آينده" از آن تو است و زمان در گذر است


پس بسيار كارها بايد ! و تلاش و كوشش فراوان.


افسوس‌هاي مدفون و نوميدي‌هاي مرده را فراموش كن


اكنون مبارزه‌اي آشكار و تازه در پيش روست


آينده از آن كسي است كه مي كوشد و شهامت دارد


از همان جا كه ايستاده اي، شروع كن ...


شكست هاي پيشين درنگ نخواهند كرد و پيروزي هاي گذشته كمك تو خواهند بود


آنچه امروز مهم است، فردا به سادگي به دست خواهد آمد


مبارزه را بپذير و بي باكانه با آن روبرو شو


و گذشته را به تاريخ كهن بسپار ...


گذشته ها گذشته و ديروز مرده است


تو را با آن نه دعا كنند و نه نفرين


مرد؛ جرأت داشته باش. شجاع باش و به پيش برو


از همان جا كه ايستاده اي، آغاز كن


«ای بنده من


آن گاه که دوست داری، همواره کسی به یادت باشد.


به یاد من باش که من همیشه به یاد توام»


زندگی هدیه خداوند به شماست و شیوه زندگی شما، هدیه شماست به خداوند.


لئو بوسکالیا

مرضیه عبدی بازدید : 0 یکشنبه 20 بهمن 1392 نظرات (0)

بعضی ها اصلا دنبال غم و غصه می گردند. انگار بدشان نمی آید بدبخت و بیچاره باشند. روانشناسان بعد از سال ها تجربه و مطالعه به این نتیجه رسیدند که بیچاره و مفلوک بودن هنر می خواهد، چون به زحمت می توان شرایط را برای همیشه بد نگه داشت. کسی که ادعا می کند ذاتا بداقبال است، خلاقیت زیادی به کار برده تا بداقبال شود. درست زمانی که اوضاع رو به بهبود است و نه زلزله و سیلی در کار است، نه جنگ و تهدیدی و حتی تحریم ها هم یکی یکی غیب می شوند، غم و غصه جور کردن هنری است که نیاز به ابتکار، قوه تخیل و هوش دارد.
اگر بخواهیم همیشه گناه داشته باشیم، چه باید بکنیم؟ همین اول کار بگویم که باید قید معتاد شدن، خلاف کردن، قماربازی و کتک کاری را زد چون این راه ها بیش از اندازه تابلو هستندو دل کسی را نمی سوزاند. (مردم بابت وضعیت اسفبار خلافکارها در نهایت یک چشمش کور تحویل می دهند.)

ما به دنبال راهی هستیم که کسی از نیت واقعی مان بو نبرد، راهی که فورا اثر کند. باید طوری وانمود کنیم که دوست داریم شاد باشیم، وگرنه کسی بدبختی ما را جدی نمی گیرد. یعنی باید راهی را انتخاب کنیم که ضمن اینکه به بدبختی ختم شود، در ظاهر ما را قربانی شرایط جلوه دهد نه مقصر، اصل هنر همین است.

فقط حواستان باتشد هنگام خراب کردن زندگی شخصی تان چه بخواهید چه نخواهید، زندگی پدر، مادر، همسر، فرزندان و ... را هم بی نصیب نخواهید گذاشت. آنها هم تا زمانی که اطراف شما هستند، در وضعیت بدتان شریکند و اگر هم تصمیم به ترکتان بگیرند که چه بهتر! حالا دلیل جدیدی برای ناله و شکوه از وضعیت اسفبارتان به دست آوردید. فقط چند نکته را قبل از شروع کار با هم مرور کنیم:

اولا مردم برای آدم بدشانس و بیچاره دل می سوزانند، حتی کمی وجدان درد هم پیدا می کنند که دلیلش برای خودشان هم پوشیده است. این حس خیلی به کار می آید. عذاب وجدان آنهات قدرت ماست، چون کسانی که ما را دوست دارند و به ما وابسته هستند، حواسشان را جمع می کنند تا نمک به زخم ما نپاشیند.

بدبخت و بیچاره ,شرط اصلی بدبخت بودن

ثانیا وقتی همیشه ناراضی باشیم، امیدی هم نداریم و اگر اتفاق بدی بیفتد، حالمان گرفته نمی شود، چون اصلا حالی نداریم.
ثالثاقیافه مغموم گرفتن موجب می شود اطرافیان حساب دیگری رویمان باز کنند، مخصوصا اگر غم دنیا و جامعه را بخوریم. می توانیم تریپ آدم هایی را به خود بگیریم که همیشه دل واپس آینده هستیم و چیزهایی را پیش بینی می کنیم که مردم الکی خوش و سطحی از آن سردر نمی آورند.

حالا برویم سراغ یک آدم حرفه ای: کلوئه مارانس، روانکاو معروف به ما می گوید 14 عادت آدم هایی که فکر می کنند بدبختند، چیست. خب بهتر است زودتر دست به کار شویم. در ادامه چند روش موثر برای بدبخت بودن تقدیم حضورتان می گردد. (اگرچه ممکن است خودتان صاحب سبک باشید.)

1- همیشه و به شدت از مشکلات مالی بترسید
البته در زمان بحران های اقتصادی خیلی ها نگران بیکاری یا از دست دادن اموالشان هستند اما هنر شما این است که در زمان هایی که هیچ خبری هم نیست، نگران باشید. این نگرانی چند فایده دارد؛ اولا اگر از بی پولی بترسید، شغل خود را به هر قیمتی حفظ می کنید، حتی اگر از آن بیزار باشید. ثانیا در خساست به مراتبی می رسید که اسکروچ هم آرزویش را داشت.

در محل کار، تاکسی، خانه و در هر فرصتی از گرانی شکوه کنید و دائما وضع بد مالی خود را به رخ بکشید. اگر کسی قصد خرید دارد، حتما رأی او را بزنید. اصلا بگویید تورم کنونی به خاطر ولخرجی های غیرمسئولانه افرادی چون او شکل گرفته است. در نهایت به خاطر خشک دستی و ناله زدن ها همه دوستان و آشنایان را فراری می دهید. حالا تنها، افسرده، بدبخت و نگران هستید. این فایده آخرش!

2- حوصله تان را سر ببرید
به خودتان بقبولانید که همه و همه چیز قابل پیش بینی است، زندگی یکنواخت و حوصله سربر است، چیزی برای هیجان زده شدن وجود ندارد و آدم جالبی مثل شما محکوم به تحمل یک عمر زندگی ملال آور است. هر جا که می رسید از اینکه همه چیز حوصله سربر است، گله کنید.جوری گله کنید که خودتان هم حوصله سربر شوید. کاری کنید که مردم شما را می بینند خمیازه بکشند. کاری کنید که دیگر هیچ کس دعوتتان نکند، اصلا کاری کنید که هیچ کس به شما زنگ هم نزند. اینجوری حتی حوصله تان بیشتر سر می رود. قول می دهم احساس تنهایی و بیچارگی هم به دنبالش می آید.

3- روی خودتان انگ بگذارید
از یک مشکل قابل حل روحی برای ساختن یک بیماری روانی استفاده کنید. مثلا اگر به تازگی کمی دلتان می گیرد، بگویید افسردگی دارید یا اگر در جمع راحت نیستید و دچار اضطراب می شوید، بگویید اختلال اضطراب دارید. این برچسب جدید را محور زندگی تان قرار دهید. در مورد بیماری روانی جدیدتان خوب مطالعه کنید و در جمع دوستان یافته هایتان را در مورد وضع روحی خود بازگو کنید. در حین سخنرانی علایم آن بیماری را نیز از خود بروز دهید. مثلا اگر افسرده هستید، وقتی در مورد افسردگی و اثرش روی زندگی تان صحبت می کنید، حتما گریه کنید یا حداقل کاری کنید که اشک در چشمانتان حلقه بزند، نفس عمیقی بکشید و شانه هایتان را پایین بیندازید و به زمین خیره شوید. مهم: وانمود کنید که این شرایط را اصلا دوست ندارید اما اسیرش شدید و کاری نمی توانید بکنید.

4- روی خودتان هنگ کنید
خودتان را زیر ذره بین بگذارید. همیشه نگران رفتارهایتان باشید، به کمبودهایتان فکر کنید و مشکلاتتان را نشخوار کنید. این باعث می شود نگاهتان به زندگی خراب شود. نگذارید نکات مثبت کوچک تمرکزتان را به هم بزند. هدف بزرگنمایی مشکلات و ایرادهای کوچک شخصی است.

اگر سوژه کم آوردید، می توانید مشکلات جهان اطراف را به نوعی از آن خود کنید. مثلا اگر مادرتان مریض شده به این فکر کنید که چقدر بدشانس هستید که مادرتان مریض است و حالا باید به جای او کارهای خانه را انجام دهید. مشکل خانوادگی برای دوستتان پیش آمده؟ این هم بدبختی شماست که حالا باید ساعت ها به درد دل او گوش کنید و وسط این همه گرفتاری خودتان، به او دلداری دهید . با تمرکز روی مشکلات اطرافیان شما تبدیل به انسانی می شوید که بار مشکلات همه دنیا را به دوش می کشد.

5- زودرنج و بدبین باشید
هر کسی حرف زد، یقه اش را بگیرید و بگویید: «منظورت چیست؟» بدترین تعابیر را از حرف مردم داشته باشید. اصرار کنید که تعبیرتان درست است و قصد فلانی از زدن آن حرف توهین به شما بوده است. مثلا اگر کسی پرسید: «از چه چیز این فیلم خوشت آمده؟» فوری حدس بزنید منظورش این است که سلیقه شما در انتخاب فیلم افتضاح است یا چیزی از هنر سینما بارتان نمی شود.

اگر کسی نتوانست به موقع وعده اش را عملی کند، فرض را بر این بگذارید که برای شما اهمیتی قائل نیست. شاید هم می خواسته حالتان را بگیرد. اگر بعدا طرف پرسید چرا ناراحت هستید و قیافه گرفته اید، اصلا بروز ندهید. بگذارید در خماری بماند.

6- در همه کارها به نفع شخصی خود فکر کنید
بعضی وقت ها ممکن است هوس کنید کار خیری انجام بدهید. دست نگه دارید. اول ببینید آیا از این کار چیزی به شما می رسد یا نه. مثلا آیا ممکن است کسی شما را حین انجام این کار خیر ببیند؟ اگرچه از خودتان متنفرید اما وظیفه اولیه تان این است که هوای خودتان را داشته باشید.

7- نمک نشناس باشید
تحقیقات نشان داده تشکر کردن به شادی فرد قدرشناس می انجامد، پس تشکر نکنید. فکر کردن به نعمت هایی که دارید کار آدم های احمق است. چه نعمتی؟ زندگی سراسر رنج و عذاب است.در این راه ممکن است اطرافیان موانعی ایجاد کنند. مثلا وقتی سر شام دارید از دانشگاهتان و حتی غذا گله می کنید، ممکن است پدرتان یادآور شود که بابت همین دانشگاه نصفه نیمه یا شام ساده هم باید شاکر خدا بود. به اینجور حرف ها توجه نکنید. فوری درجواب نیمه خالی لیوان را به رخ بکشید.

8- همیشه منتظر اتفاقات ناگوار باشید
خوشبینی موجب دلسردی می شود پس بهتر است فکر کنید درسی که خواندید به هیچ کاری نمی آید، شغلتان رات از دست می دهید، همسرتان به خاطر دیگری ترکتان می کند، فرزندانتان از شما بیزار خواهند شد و خلاصه زندگی تان به باد فناست.

9- همه چیز تقصیر والدینتان است
یکی از مهمترین اقدامات مقصر شمردن والدین برای همه کم و کسری ها و شکست هاست. به هر حال آنها شما را به دنیا آوردند و اینطور بزرگ کردند. همه ویژگی های بدتان را از آنها به ارث برده اید. اگر هم ویژگی مثبتی در وجود شماست، به آنها ربطی ندارد؛ شانسی بوده است. البته فقط آنها مقصر نیستند، معلم کلاس دوم دبستان که جلوی کلاس مسخره تان کرد یا آن بچه قلدری که در سوم راهنمایی گوشمالی تان داد، اولین دوستی که دلتان را شکست همه به جز خودتان. قربانی بودن شرط اصلی بدبخت بودن است.

10- لذت نبرید. با خود تکرار کنید
فقط مردم سطحی از غذا، استراحت، فیلم و طبیعت لذت می برند. اگر برحسب اتفاق مچ خودتان را حین لذت بردن از مزه ای، آهنگی یا تابلویی گرفتید، فوری یادآوری کنید که اینها همه زودگذرند و هیچ کدام بدی های این جهان را جبران نمی کنند. فورا یاد سال های تباه شده، قربانیان زلزله بوشهر، بیماران لاعلاج، یا چرا راه دور برویم، عزیزان از دست رفته! مدت هاست یادی از آنها نکرده اید. مثلا اگر دارید از خوردن غذایی کیف می کنید، در ذهنتان کودکان گرسنه آفریقا را به یاد آورید.

11- دعوا راه بیندازید
این بهترین راه به هم زدن رابطه با همسر یا هر کسی که دوستش دارید است. هر از چندگاهی، سر چیزی کوچک قشقرق به پا کنید و کولی بازی درآورید. این نمایش هر بار دست کم باید یک ربع به طول بینجامد و در صورت امکان در مکان های عمومی اجرا شود. برای شروع عوا می توانید بی هوا بگویید: «یه چیزی توی دلم مونده که باید بگم. اینجوری نمی توانم ادامه بدم...» اگر طرف مقابل عکس العمل نشان داد، دست پیش گرفته، قهر کنید وقیافه بگیرید، انگار به شدت دلتان شکسته اما برای اینکه او فرصت عکس العمل نداشته باشد، بهترین زمان دعوا وقتی است که او عجله دارد و باید تا نیم ساعت دیگر جایی باشد یا می توانید وقتی او سر کار است یا دورش شلوغ است، به او زنگ بزنید و تلفنی دعوا کنید.

بدبخت و بیچاره ,شرط اصلی بدبخت بودن

12- در گذشته گیر کنید
اگر گذشته خوبی داشتید، دائم آه بکشید و از آن یاد کنید. دیگر هیچ چیز مثل گذشته نیست، نه غذاها مزه بدیم را می دهد نه مردم به خوبی آن ایام هستند.  پدر و مادر که پیر شدند، رابطه برادر – خواهری هم دیگر صفای گذشته را ندارد، همسرتان که دیگر از همه بدتر ... حیف چه زود گذشت ... وقتی بچه بودید، چه آرزوها داشتید. فکر می کنید بهترین شغل را خواهید داشت، بهترین زندگی و شریک زندگی ... چه فکر می کردید و چه شد ... چقدر تصمیم های اشتباه گرفتید، چه فرصت ها که از دست دادید...

اگر گذشته قابل تعریف هم نداشتید، باز هم برای ناله کردن می توان از آن استفاده کرد. شما در زمانه بدی پا به جهان گشودید. کدام یک از امکاناتی که امروزی ها دارند یا در کشورهای پیشرفته هست، در زمان نوجوانی و رشد شما بود؟ همیشه یک جای کار می لنگید. چگونه ممکن است در چنین شرایطی فرصت خوشبختی پیدا کرده باشید؟ قضیه این است که خاطرات بد، اشتباهات بزرگ و حوادث تلخ در زندگی شما بسیار بیشتر از خاطرات فشنگ و  موفقیت ها تاثیر گذاشته اند. خودتان را درگیر این اتفاقات تلخ کنید، مطمئن باشید که با انجام این کار هر چقدر هم در آینده اتفاقات خوشایند رخ بدهد، شما شاد نمی شوید.

13- دنبال همسری بگردید که نیاز به اصلاح داشته باشد
سعی کنید نیمه گم شده تان را از میان آدم های مورددار پیدا کنید، مثلا دائم الخمر، معتاد یا حداقل کفترباز باشد و سعی در درست کردنش داشته باشید، حتی اگر خودش نخواهد. از صمیم قلب باور داشته باشید که او اصلاح پذیر است، حتی اگر همه شواهد خلافش را ثابت کند.

14- به زمین و زمان گیر بدهید
همه چیز بو می دهد، حتی سایه خودتان. بدون اینکه کسی نظرتان را بخواهد در مورد همه چیز غرولند کنید. «این را می خوای بپوشی؟» ... «چقدر موقع غذا خوردنسروصدا می کنی؟!» ... اگر مثلا کسی جلویتان تخم مرغ می خورد، به او بگویید که حالتان از تخم مرغ به هم می خورد. حتما موقع اینگونه اظهارنظرها صورتتان را جوری مچاله کنید انگار راسویی کنار دماغتان خرابکاری کرده است.

بهتر است از چیزهایی ایراد بگیرد که عموما همه آن را می پسندند. این جوری تافته جدا بافته می شوید. ایراد گرفتن از ترافیکی آلودگی تهران ابتکار نمی خواهد. مهم ایراد گرفتن از چیزهایی است که مورد تحسین همگان است، مثل آخرین فیلم اصغر فرهادی یا توافقات ژنو.

برای بیچاره بودن لازم نیست همه موارد فوق را مو به مو اجرا کنید. چهار یا پنج مورد کافی است اما یادتان نرود خودتان را برای اینکه همه 14 مورد را عملی نکردید نبخشید. موفق باشید.

منبع:مجله چلچراغ

 

مرضیه عبدی بازدید : 1 یکشنبه 20 بهمن 1392 نظرات (0)


فراموش کردن عشق,یادگاری‌های رابطه قبلی

 

همه یادگاری‌های رابطه قبلی را از دیدرس خود دور کنید. شاید خیلی جالب به نظر نرسد اما لازم و ضروری است.

 

عشق چیزی بسیار خاص است زیرا وقتی شکست می‌خورد قدرت آسیب زدن به ما را دارد. نباید این شکست را به خودتان بگیرید. هر روز روابط بسیاری با شکست مواجه می‌شوند و این به آن معنی نیست که دیگر عشقی وجود نخواهد داشت. دلیل آن هر چه که باشد، اینکه یاد بگیرید چطور کسی که خیلی دوست داشته‌اید را فراموش کنید کار بسیار سختی است و نیازمند گذشت زمان است. خوشبختانه، خیلی‌ها این کار را انجام داده‌ و با موفقیت روبه‌رو شده‌اند. ما روش آن را به شما آموزش می‌دهیم.

 

مراحل

 

بخش اول: تغییر دیدگاهتان

1 - بفهمید که هنوز ممکن است این فرد را دوست داشته باشید

اگر تصور می‌کنید نمی‌توانید فراموشش کنید، احتمالاً دلیلی دارد. شما اوقات فوق‌العاده‌ای را با هم گذرانده‌اید و بخش مهمی از قلبتان را به او داده‌اید. حالا که تصمیم گرفته‌اید فراموشش کنید، دیگر به آن فرد طوری که دوست دارید باشد نگاه نکنید و سعی کنید خودِ واقعی‌اش را ببینید.

 

_ اگر به شما دروغ می‌گوید یا فریبتان می‌دهد و یا احساسش نسبت به شما عوض شده است باید بفهمید که این رابطه اصلاً رابطه سالمی برای شما به حساب نمی‌آید. ممکن است برایتان سوءتفاهم شود یا عصبانی شوید. فراموش کردن این فرد ممکن است خیلی سخت باشد اما به این معنی نیست که نمی توانید فراموشش کرده و زندگی‌تان را پیش ببرید.

 

_ همچنین درک کنید که فراموش کردن به این معنی نیست که دیگر نمی‌توانید آن فرد را دوست داشته باشید. فقط به این معنی است که عشق شما به او تغییر کرده است. هنوز می‌توانید او را ببینید، بهترین آرزوها را برایش داشته باشید و دعا کنید که خوشبخت شود. فراموش کردن به این معنی نیست که باید به طور کل نادیده‌اش بگیرید؛ یعنی باید بیشتر به فکر خودتان باشید.

 

_ به خودتان باور داشته باشید. شما چیزهای زیادی دارید. عشق یعنی فهمیدن بیشتر درمورد خودتان از طریق دیگران. با تجربه عشق‌های بیشتر، اطلاعات بیشتری درمورد خودتان به دست می‌آورید. اگر خودتان، خودتان را باور نداشته باشید، عشق بعدی‌تان چطور می‌تواند باورتان کند؟

 

2 - درک کنید که آدم‌های دیگری هم هستند، فقط شما نمی‌بینید

احتمالاً خیلی زیاد این فرد را دوست داشته‌اید که شما را به نقطه‌ای رسانده است که هیچ کس دیگری را در دنیا به جز او نمی‌بینید. فراموش کردن سخت‌ترین قسمت کار است و ممکن است زمان زیادی طول بکشد اما زندگی کوتاه‌تر از آن است که بخواهید آن را هدر دهید.

 

_ همه ما دوست داریم در دنیای افسانه ای زندگی کنیم که در آن همه چیز دقیقاً طبق برنامه‌مان پیش می‌رود و هیچ سختی و مشکلی وجود ندارد، اما زندگی واقعی اینطور نیست. افراد زیادی هستد که قبل از این که با یک فرد خاص بمانند، در طول زندگی‌شان با آدم‌های زیادی رابطه عاشقانه برقرار می‌کنند.

 

_ سعی کنید خوش‌بین باشید. نیمه پر لیوان را ببینید. به جای اینکه فکر کنید، «من عشقم را از دست دادم»، فکر کنید «من الان مجردم!». به جای اینکه فکر کنید «کسی که خیلی وقت بود می‌شناختم را از دست دادم»، فکر کنید «حالا باید با آدمهای زیادی آشنا بشوم». خوش‌بین بودم کمکتان می‌کند زودتر فراموش کنید.

 

3 - بدانید که ممکن است شما بیشتر از مقداری که طرف‌مقابلتان دوستتان داشته، دوستش داشته‌اید

این مورد شاید سخت باشد زیرا به احتمال زیاد طرف مقابل نمی‌دانسته است که شما چقدر عاشقش بوده‌اید. اما اشکالی ندارد. این به آن معنی نیست که شما فردی دوست‌داشتنی، جذاب یا فریبنده نیستید. فقط به این معنی است که فرصت دیگری برایتان هست که کسی را پیدا کنید که درست همان اندازه که شما دوستش دارید، دوستتان بدارد.

 

_ اگر تصورتان این است که شما بیشتر از طرف مقابلتان او را دوست داشته‌اید، از این بعنوان یک انگیزه استفاده کنید. فکر کنید: ترجیح می‌دهید با کسی باشید که کمتر از آن مقداری که دوستش دارید، دوستتان دارد یا به همان اندازه؟

 

_ درگیر این ایده نشوید که «شاید کس بهتری را پیدا نکنم». نباید هیچوقت خودتان را اسیر کسی کنید که به دردتان نمی‌خورد. بیرون بروید، به استانداردهای خودتان باور داشته باشید و سعی کنید کسی که می‌خواهید را پیدا کنید.بهتر است مستقل و شاد باشید تا در رابطه با کسی که به فکرتان نیست.

 

4 - اگر احساستان را به کسی که عاشقش هستید گفته‌اید و هیچ جوابی دریافت نکرده‌اید، درک کنید که هیچ دلیلی برای ادامه آن وجود ندارد. فراموش کردن به نفعتان است.

_با یک فرد بی‌طرف که چنین موقعیتی داشته است حرف بزنید. یکی از دوستان یا اعضای خانواده‌تان. اگر مجبور شدید پیش مشاور هم بروید. درمیان گذاشتن فکر و احساستان با یک فرد بی‌طرف سبک‌ترتان می‌کند و کمک می‌کند زودتر فراموش کنید.

 

_ با درد به طرقی سازنده برخورد کنید. وانمود نکنید که غصه‌ای ندارید. راه‌های فرار خلاقانه‌ای پیدا کنید مثل هنر یا گفتگو تا دردتان را از طریق آن بیرون بریزید. سعی کنید بیشتر وقت‌ها به آن فکر نکنید زیرا فکر کردن مداوم به آن بدترش می‌کند.

 

5 - تصمیم بگیرید می‌خواهید همچنان دوست بمانید یا نه

به خودتان بستگی دارد. خیلی سخت است که دوستی یک عشق قدیمی را با استقلال تازه‌تان در کنار هم داشته باشید. بیشتر افراد تصور می‌کنند آسان‌تر است که یک دوستی دور با فردمقابل نگه دارید اما تصمیم با خودتان است.

 

بخش دوم : برگرداندن استقلال شخصی

1 - به مسافرت بروید. لازم نیست یک سفر رویایی باشد. مهم این است که فقط مناظر تازه ببینید و چیزی شما را مشغول نگه دارد. افراد زیادی باور دارند که تغییر محل موقتی باعث می‌شود ذهنتان را پاک کنید و به وضعیت عادی برگردید.

_ با محلی‌ها معاشرت کنید. اگر قرار است همیشه خودتان تنها باشید چه فایده‌ای دارد که به محلی جدید بروید؟ با محلی‌ها معاشرت کنید، به داستان‌هایشان گوش دهید و خوش بگذرانید.

 

_ زمان‌هایی را به تنهایی بگذرانید. سعی کنید از استقلال کنونی‌تان شاد شوید. اگر نتوانید به تنهایی شاد باشید، چطور فردی که قرار است بعدها به زندگی‌تان بیاید می‌تواند با شما شاد شود؟

 

2 - به دوستان و خانواده تکیه کنید. دوستان و خانواده‌تان در هر شرایطی در دسترس شما هستند - از آنها استفاده کنید! وقتی احساس ناراحتی می‌کنید، با اعضای خانواده وقت بیشتری را بگذرانید یا با دوستانتان قرار گذاشته و بیرون بروید. دوستان و خانواده‌تان درست به همان اندازه یک شریک عاشقانه دوستتان دارند اما به طریقی متفاوت.

_ برای اتفاقاتی که می‌افتد به نزدیک‌ترین دوستتان پناه ببرید. اگر آمادگی شنیدن نصیحت دارید، از دوستتان بخواهید این کار را بکند. بهترین دوست شما از دیدی شما را می‌بیند که خودتان نمی‌توانید و دیدگاهی واقعاً تازه به شما خواهد داد. دوست نزدیک شما هر کاری هم که نتواند بکند، فرصتی برای بیرون ریختن حرف‌های دلتان در اختیار شما قرار می‌دهد و باعث می‌شود فکر کنید ارزشمندید.

 

3 - همه یادگاری‌های رابطه قبلی را از دیدرس خود دور کنید. شاید خیلی جالب به نظر نرسد اما لازم و ضروری است. فراموش کردن یک عشق قبلی مستلزم این است که در آینده زندگی کنید نه گذشته. همه عکس‌ها، یادداشت‌ها، فیلم‌ها، هدیه‌ها و هر چیز دیگری که به او مربوط می‌شود را جمع کرده و در جایی دور از دسترس و دیدتان بگذارید. کار ناراحت‌کننده‌ای است اما روحیه‌تان را بهتر خواهد کرد.

_ به خاطر داشته باشید که برداشتن و دور کردن به معنی از بین بردن نیست. ممکن است دوست داشته باشید که همه یادگاری‌هایتان را نگه دارید، درست همانطور که ممکن است نخواهید آن فرد را به طور کل فراموش کنید. شاید دلتان بخواهد وقتی به کل رابطه را پشت سر گذاشتید، نگاهی به آن یادگاری‌ها بیندازید.

 

4 - همانطور که غصه می‌خورید، حتماً خودتان را خالی کنید. خیلی‌ها تصمیم می‌گیرند همه احساساتشان را جایی بنویسند. وقتی حوصله‌اش را داشتید، یک تکه کاغذ بردارید و افکارتان را روی آن یادداشت کنید. با این روش وقتی توانستید به خوبی رابطه را پشت سر بگذارید، با خواندن آن نوشته‌ها خواهید فهمید که چقدر قوی بوده‌اید که توانستید آن را فراموش کنید.

_ چه حسی دارید؟ پنج سال پیش اگر در چنین موقعیتی می‌بودید چه حسی داشتید؟ پنج سال دیگر در چنین شرایطی چه حسی خواهید داشت؟ به این فکر کنید که آن رابطه چه معنا و مفهومی برایتان داشته است.

 

_ فقط از طریق نوشتن نیست که می‌توانید خودتان را تخلیه کنید. نقاشی، طراحی، رقص، ساخت و ساز و دویدن راه‌های عالی دیگری برای آن هستند. هر چه که باشد، باید از ته قلبتان باشد و چیزی که از آن به دست آید، فوق‌العاده خواهد بود.

 

5 - از جسمتان خوب مراقبت کنید. به طور مرتب ورزش کنید. اگر آنقدر از بر هم خوردن عشقتان غصه می‌خورید که تصور می‌کنید به جسمتان آسیب می‌زند، حتماً با یک مشاور صحبت کنید.

 

6 - وقتی آماده بودید، دوباره در جستجوی عشق باشید. این فرایند ممکن است ماه‌ها طول بکشد یک حتی یک سال. اگر هنوز آماده نیستید، خودتان را مجبور نکنید؛ نه برای خودتان و نه آن فرد جدید منصفانه نیست. بدانید که آدم‌های زیاد دیگری هم هستند که اگر به آنها فرصت دهید، برایتان احترام و ارزش قائلند.

 

_ خیلی‌ها تصور می‌کنند که اگر وارد رابطه‌های سرسری شوند کمک می‌کند که زودتر فراموش کنند. اگر تصمیم به این کار گرفتید، حتماً این کار را به دلایل درست انجام دهید: اینکه مثلاً به دنبال محبت هستید، دیدن آدم‌های جدید برایتان جالب است و … دقت کنید که برای جلب حسادت فرد قبلی هیچوقت وارد چنین رابطه‌هایی نشوید چون ارزشش را ندارد.

 

_ از اشتباهاتتان درس بگیرید. وقتی دنبال فرد جدیدی هستید که عشقتان را با او سهیم شوید، با انجام اشتباهات قبلی یک دل‌شکستگی دیگر را رقم نزنید. اشتباهات و تقصیراتتان در رابطه قبلی را پیدا کرده و سهی کنید دیگر آنها را تکرار نکنید.

 

_ خودتان باشید. مهم نیست که با چه کسی آشنا شوید، فقط باید خودتان باشید. برای اینکه کسی دوستتان داشته باشد، باید خود واقعی‌تان را به او نشان دهید. آنها باید بپذیرند که اشتباهاتشان را بپذیرند، آنها را برای پارتنر جدیدشان عنوان کنند و بدانند که پارتنرشان هم آنها را قبول می‌کند.

 

نکات :

_ کسی که شما برایش فقط یک گزینه هستید را به اولویت زندگی‌تان تبدیل نکنید.

 

_ وقتتان را برای کسی که با شما وقت نمی‌گذراند تلف نکنید.

 

_ اگر احساس عصبانیت و افسردگی دارید، سعی نکنید انتقام بگیرید، فقط درمورد آن با یکی از دوستانتان حرف بزنید. هیچکس ارزش اینهمه ناراحتی و غصه شما را ندارد.

 

_ یادتان باشد که بالاخره فراموشش خواهید کرد اما باید از کارهایی که شما را یاد او می‌اندازد دست بکشید. زندگی بسیار کوتاه است و نباید خودتان را نگران این کنید. تا می‌توانید از آن استفاده کنید.

 

_ اشکالی ندارد که بعد از آن احساس ناراحتی و تنهایی کنید، فقط مطمئن شوید که نگذارید خیلی اذیتتان کند. گاهی‌اوقات احساس ناراحتی و گریه باعث می‌شود حالتان بهتر شود.

 

_ زمان بهترین دارو است.

 

_ به جای اینکه بخواهید فردی خاص دوباره وارد زندگی‌تان شود، عشق و خوشبختی بخواهید.

 

_ تلفنتان را عوض کنید تا مدام پیام‌های قبلی‌تان را چک نکنید.

 

_ فراموش کردن خیلی سخت است اما اصلاً دلیلی ندارد که بگذارید آسیب ببینید و یا با شما بدرفتاری شود. شما لایق بهترین‌ها هستید!

منبع : mardoman.net

مرضیه عبدی بازدید : 1 یکشنبه 20 بهمن 1392 نظرات (0)

قانون علت و معلول1-
هر چیز به دلیلی رخ می دهد . برای هر علتی معلولی هست ، و برای هر معلولی علت یا علت های بخصوصی وجود دارد ، چه از آنها اطلاع داشته باشید چه نداشته باشید . چیزی به اسم اتفاق وجود ندارد .
 
قانون ذهن2-
همه ی علت ها و معلول ها ذهنی هستند . افکار شما تبدیل به واقعیت می شوند . افکار شما آفریننده اند . شما تبدیل به همان چیزی می شوید که درباره ی آن بیشتر فکر می کنید .
همیشه درباره ی چیز هایی فکر کنید که واقعا طالب آن هستید و از فکر کردن درباره ی چیزهایی که خواستار آن نیستید اجتناب کنید .
 
قانون عینیت یافتن ذهنیات3-
دنیای پیرامون شما تجلی فیزیکی دنیای درون شماست . کار اصلی شما در زندگی این است که زندگی مورد علاقه ی خود را در درون خود خلق کنید .
زندگی ایده آل خود را با تمام جزئیات آن مجسم کنید و این تصویر ذهنی را تا زمانی که در دنیای پیرامون شما تحقق پیدا کند حفظ کنید .
 
4-قانون رابطه ی مستقیم
زندگی بیرون شما بازتاب زندگی درونی شماست . بین طرز فکر و احساسات درونی شما از یک طرف و عملکرد و تجارب بیرونی شما از طرف دیگر رابطه مستقیم وجود دارد .
 
5- قانون باور
هر چیزی را که عمیقا باور داشته باشید برایتان به واقعیت بدل می شود . شما آنچه را که می بینید باور نمی کنید بلکه آن چیزی را می بینید که قبلا به عنوان یک باور انتخاب کرده اید . پس باید :
- باور های محدود کننده ای را که مانع موفقیت شما هستند شناسایی کنید .
- آنها را از بین ببرید .
 
6- قانون ارزش ها
نحوه ی عملکرد شما همیشه با زیربنایی ترین ارزش ها و اعتقادات شما هماهنگ است .
آنچه براستی ارزش هایی را که واقعا به آن اعتقاد دارید بیان می کند ادعاهای شما نیست بلکه گفته ها ، اعمال و انتخاب های شما به ویژه در هنگام ناراحتی و عصبانیت است .
 
7- قانون انگیزه
هر چه می گویید یا انجام می دهید از تمایلات درونی ، خواسته ها و غرایز شما سرچشمه می گیرد . این کار ممکن است بصورت خودآگاه و ناخودآگاه انجام شود.
رمز موفقیت دو چیز است :
- تعیین اهداف و برنامه ریزی برای آنها .
- مشخص کردن انگیزه ها .
 
8- قانون فعالیت ذهن ناخودآگاه
ذهن ناخودآگاه شما موجب می شود همه ی گفته ها و اعمالتان مطابق با الگویی انجام پذیرد که با تصویر ذهنی و باورهای زیر بنایی شما هماهنگ است .
ذهن ناخودآگاه شما بسته به اینکه چگونه آنرا برنامه ریزی کنید می تواند شما را به پیش ببرد و یا از پیشرفت باز دارد .
 
9- قانون انتظارات
اگر با اعتماد به نفس انتظار وقوع چیزی را داشته باشید در جهان پیرامورتان امکان وقوع پیدا می کند .
شما همیشه هماهنگ با انتظاراتتان عمل می کنید و انتظارات شما بر رفتار و طرز برخورد اطرافیانتان تاثیر می گذارد .
 
10- قانون تمرکز
هر چیزی که ذهن خود را به آن مشغول سازید در زندگی واقعیت پیدا می کند .
هر چیزی که روی آن تمرکز کنید و مرتبا به آن فکر کنید در زندگی واقعی شکل می گیرد و گسترش پیدا می کند . بنابراین باید فکر خود را بر چیزهایی متمرکز کنید که در زندگی واقعا طالب آن هستید .
===============
11- قانون عادت
حداقل 95% از کارهایی که انجام می دهید از روی عادت است ، خواه عادت های مفید و خواه عادت های مضر .
شما می توانید عادت هایی را که موفقیتتان را تضمین می کند در خود پرورش دهید . به این صورت که تا هنگامی که رفتار مورد نظر به صورت اتوماتیک و غیر ارادی انجام نشوند تمرین و تکرار آگاهانه و مدام آنرا ادامه دهید .
 
12- قانون جذب
شما مرتبا افکار ، ایده ها و موقعیت هایی را که با افکار غالب شما هماهنگ هستند به خود جذب می کنید ، خواه افکار منفی خواه افکار مثبت .
شما می توانید بهتر از اینکه هستید باشید ، ثروتمند تر از اکنون باشید و توانایی های بیشتری داشته باشید چون می توانید افکار غالب خود را تغییر دهید .
 
13- قانون انتخاب
زندگی شما نتیجه ی انتخاب های شما تا این لحظه است .
چون همیشه در انتخاب افکار خود آزاد هستید ، کنترل کامل زندگی تان و تمامی آنچه برایتان اتفاق می افتد در دست شماست .
 
14- قانون تفکر مثبت
 برای موفقیت و شادی در تمام جنبه های زندگی تفکر مثبت امری ضروری است .
شیوه ی تفکر شما نشان دهنده ی ارزش ها ، اعتقادات و انتظارات شماست .
 
15- قانون تغییر
تغییر غیر قابل اجتناب است و چون با دانش روزافزون و تکنولوژی رو به پیشرفت هدایت می شود با سرعتی غیر قابل قیاس با گذشته در حال حرکت است .
کار شما این است که استاد تغییر باشید نه قربانی آن .
 
16- قانون کنترل
این که تا چه حد در مورد خودتان مثبت فکر می کنید بستگی به این دارد که فکر می کنید تا چه حد زندگی تان را تحت کنترل دارید .
سلامتی ، شادی و عملکرد عالی از طریق کنترل کامل افکار ، اعمال و شرایط پیرامونتان به وجود می آید .
 
17- قانون مسئولیت
هر جا که هستید و هر چه که هستید بخاطر آن است که خودتان اینطور خواسته اید .
مسئولیت کامل آنچه که هستید ، آنچه که بدست آورده اید و آنچه که خواهید داشت بر عهده ی خود شماست .
 
18- قانون پاداش
عالم در نظم  و تعادل کامل به سر می برد . شما همیشه پاداش کامل اعمالتان را می گیرید .
همیشه از همان دست که می دهید از همان دست می گیرید . اگر از عالم بیشتر دریافت می کنید به این دلیل است که بیشتر می بخشید .
 
19- قانون خدمت
پاداش هایی که در زندگی می گیرید با میزان خدمت شما به دیگران رابطه مستقیم دارد .
هر چه بیشتر برای بهبود زندگی و سعادت دیگران کار و مطالعه کنید و توانایی های خود را افزایش دهید ، در عرصه های مختلف زندگی خود نیز پیشرفت بیشتری به دست می آورید .
 
20- قانون تاثیر تلاش
همه ی امیدها ، رویاها ، هدف ها و آرمان های شما در گرو سخت کوشی شماست .
هر چه بیشتر تلاش کنید ، بخت و اقبال بهتری پیدا می کنید .
هیچ راه میانبری وجود ندارد .
===============
21- قانون آمادگی
شانس در واقع به هم پیوستن موقعیت و آمادگی است . عملکرد خوب نتیجه ی آمادگی کامل است که مراحل کسب آن اغلب از هفته ها ، ماه ها و سال ها قبل آغاز می شود .
در هر حوزه ای موفق ترین افراد آنهایی هستند که همواره در مقایسه با افراد نا موفق وقت بیشتری را صرف کسب آمادگی برای انجام کار می کنند .
 
22- قانون حد توانایی
هیچ وقت برای انجام همه ی کارها وقت کافی وجود ندارد ولی همیشه برای انجام مهمترین کارها وقت کافی است .
هر جه بیشتر کار کنید کارایی بیشتری پیدا می کنید . اما اگر بخواهید بیش از حد حد توانتان انجام امور مختلف را به عهده بگیرید نتیجه ای جز این نخواهد داشت که بفهمید توانایی شما برای انجام کارها حدی دارد .
 
23- قانون تصمیم
مصمم بودن از ویژگی های اساسی افراد موفق است .
در زندگی شما هر جهشی در جهت پیشرفت ، هنگامی حاصل می شود که در موردی تصمیم روشنی گرفته باشید .
 
24- قانون خلاقیت
ذهن شما می تواند به هر چیزی که برایش قابل درک باشد و آن را باور داشته باشد دست یابد .
هر نوع پیشرفتی در زندگی تان با یک ایده آغاز می شود و چون توانایی شما در خلق ایده های جدید نا محدود است آینده ی شما نیز محدودیتی نخواهد داشت .
 
25- قانون انعطاف پذیری
در تعیین اهداف خود قاطعیت داشته باشید ، اما در مورد روش دستیابی به آنها انعطاف پذیر باشید .
در عصر تحولات سریع ، رقابت شدید و کهنه شدن مدام همه چیز ، انعطاف پذیری و سازگاری از شرایط اساسی موفقیت است .
 
26- قانون استقامت
معیار ایمان به خود ، توانایی استقامت در برابر سختی ها ، شکست ها و نا امیدی هاست .
استقامت ویژگی اساسی موفقیت است . اگر شما به اندازه ی کافی استقامت کنید ، طبیعتا سرانجام موفق می شوید .
 
27- قانون صداقت
خوشبختی و داشتن عملکرد عالی هنگامی به سراغ شما می آید که تصمیم بگیرید هماهنگ با والاترین ارزش ها و عمیق ترین اعتقادات خود زندگی کنید .
همیشه با آن بهترین ِ بهترین ها که در درون شماست صادق باشید .
 
28- قانون احساس
شما در فکر کردن ، درک کردن و تصمیم گرفتن صددرصد احساسی عمل می کنید . با احساستان تصمیم می گیرید و با عقلتان توجیه می کنید .
از آنجایی که کنترل افکارتان در دست خودتان است ، خوشبختی شما نیز بستگی به میزان اراده ی شما در کنترل افکارتان دارد .
 
29- قانون خوشبختی
کیفیت زندگی تان را احساس شما در هر لحظه تعیین می کند و احساس شما را تفسیر شما از وقایع پیرامونتان تعیین می کند نه خود وقایع .
هرگز برای اینکه تجربه ی خوشی از دوران کودکی داشته باشید دیر نیست . کافی است گذشته را مرور کنید و روشی را که برای تفسیر تجربیات خود داشته اید تغییر دهید .
 
30- قانون جایگزینی
ذهن خودآگاه شما در آن واحد فقط می تواند یک فکر را در خود جای دهد ، یا مثبت یا منفی . شما می توانید با جایگزین کردن افکار مثبت به جای افکار منفی به خوشبختی دست پیدا کنید .
ذهن مانند باغی است که در آن یا گل می روید یا علف هرز .
===============
31- قانون اظهار
هر گفته ای تاثیری به جا می گذارد . وقتی چیزی را با حالتی سرشار از احساس به خودتان می گویید ، افکار ، ایده ها و رفتارهایی هماهنگ با همان کلمات بوجود می آید .
فقط راجع به چیز هایی فکر کنید که طالب آن هستید و راجع به آنچه که طالب آن نیستید فکر نکنید .
 
32- قانون عکس العمل
افکار و احساسات شما تعیین کننده ی اعمال شماست و اعمال شما نیز به نوبه ی خود تعیین کننده ی افکار و احساسات شماست .
اگر برخوردی مثبت ، خوشایند و خوش بینانه داشته باشید ، فردی مثبت ، خوشایند و خوش بین خواهی شد .
 
33-  قانون تجسم
دنیای پیرامون شما تصویری از دنیای درون شماست . تصاویر ذهنی که به آن مشغول هستید افکار ، احساسات و رفتار شما را تحت تاثیر قرار می دهد .
هر چیزی که به روشنی و با تمام وجود تجسم کنید نهایتا در زندگی شما به واقعیت می پیوندد .
 
34- قانون تمرین
هر چیزی را که مرتبا تمرین کنید تبدیل به یک عادت جدید می شود . شما می توانید رویکرد ها ، توانایی ها و کیفیات خوشبختی و موفقیت را در خود بپرورانید ، به این صورت که قوانین موفقیت را برای خود آنقدر تکرار کنید تا جزئی از شخصیت شما شوند .
 
35- قانون تعهد
کیفیت عشق و طول مدت یک دوستی رابطه ی مستقیم با عمق تعهد هر دو نفری دارد که می خواهند با یکدیگر رابطه ی موفقی داشته باشند .
نسبت به کسانی که برایشان اهمیت زیادی قایل هستید از صمیم قلب و بی قید و شرط متعهد باشید .
 
36- قانون ارزش
شما همیشه به سوی کسانی که با شما ارزش ها ، باورها و اعتقادات مشترکی دارند و با آنها توافق دارید ، جذب می شوید .
عشق کور نیست .
 
37- قانون تفاهم
میزان تفاهم شما با هر کس بستگی به این دارد که تا چه حد ارزش ها ، رویکردها ، هدف ها و باورهای مشترکی دارید .
 
38- قانون ارتباطات
کیفیت روابط شما را ، کیفیت و کمیت ارتباطات شما با دیگران تعیین می کند .
ایجاد و حفظ روابط خوب نیاز به صرف وقت دارد .
 
39- قانون توجه
شما به چیزی توجه می کنید که آن را بسیار دوست دارید و برایش ارزش قائل هستید .
با دقت گوش کردن به دیگران باعث می شود بفهمند که شما آنها را دوست دارید و این کار باعث ایجاد اطمینان می شود ، یعنی همان چیزی که اساس یک ارتباط دوستانه است .
 
40- قانون عزت نفس
هر کاری که در زندگی انجام می دهید برای حفظ یا افزایش عزت نفس است . شما در کنار کسی احساس خوشبختی می کنید که باعث می شود احساس کنید فردی ارزشمند و مهم هستید .
هر چه بیشتر سعی کنید که عزت نفس را در دیگران افزایش دهید خودتان را نیز بیشتر دوست خواهید داشت و برای خودتان احترام بیشتری قائل خواهید شد .
===============
41- قانون تلاش غیرمستقیم
در روابط با دیگران غیر مستقیم عمل کردن بیشتر باعث موفقیت می شود . برای اینکه یک دوست خوب داشته باشید باید یک دوست خوب باشید . اگر می خواهید روی دیگران تاثیر بگذارید باید شما هم از دیگران تاثیر بگیرید .
برای ایجاد و حفظ روابط دوستانه باید اول خودتان یک فرد دوست داشتنی باشید .
 
42- قانون تلاش معکوس
هر چه بیشتر تلاش کنید که به زور رابطه ی خوبی با دیگران ایجاد کنید کمتر موفق خواهید شد .
برای ایجاد یک رابطه ی خوب کافی است فقط راحت باشید ، خودتان باشید و از لحظاتی که با دیگران هستید لذت ببرید .
 
43- قانون هویت
حساسیت بیش از حد یا شخصی کردن مسائل یکی از دلایل اصلی بروز مشکل در برقراری روابط با دیگران است .
فقط از طریق غیرشخصی کردن ، جدا کردن خود از مسائل و داشتن یک نگرش عینی و واقع بینانه می توانید خوب عمل کنید و با دیگران روابط موثر برقرار سازید .
 
44- قانون بخشش
سلامت روانی شما دقیقا بستگی دارد به اینکه تا چه حد می توانید کسانی را که با اعمالشان به نحوی به شما آسیب رسانده اند براحتی ببخشید .
بسیاری از ناراحتی ها و بدبختی ها ناشی از ناتوانی در بخشیدن دیگران است . این عدم توانایی منجر به مقصر شمردن دیگران و احساس کینه و نفرت نسبت به آنها می شود .
 
45- قانون پذیرش واقعیت
مردم تغییر نمی کنند . آنها را همان طور که هستند بپذیرید. سعی نکنید دیگران را عوض کنید یا انتظار داشته باشید تغییر کنند . شما نتیجه ی نگرش خودتان را می بینید .
کلید داشتن روابط خوب با دیگران ؛ پذیرش آنها به همان صورتی است که هستند .
 
46- قانون کم کوشی
بشر سعی می کند آنچه را که می خواهد با کمترین تلا ش ممکن بدست آورد . همه ی پیشرفت های بشر در زمینه ی تکنولوژی در واقع راه های دستیابی به بیشترین برون داد با کمترین درون داد است .
بنابراین همه ی افراد بشر اساسا تنبلند و همواره به دنبال آسان ترین راه ممکن برای انجام کارها هستند .
 
47- قانون حداکثر
بشر همیشه سعی می کند در قبال صرف وقت ، پول ، تلاش یا احساس خود بیشترین نتیجه را حاصل کند . در انتخاب بین کمتر یا بیشتر ، ما همیشه بیشتر را انتخاب می کنیم .
بنابراین ، ما مردم اصولا در انجام هر کاری حریص هستیم . این ویژگی فی نفسه نه خوب است و نه بد . این فقط یک واقعیت است .
 
48- قانون مصلحت
شما همیشه سعی می کنید در سریعترین زمان ممکن و با آسانترین راه به هدف هایتان برسید و کمتر به عواقب این کار توجه دارید .
شما در هر کاری که انجام می دهید تمایل دارید که از روشی استفاده کنید که دردسر و مشکلات کمتری ایجاد کند .
 
49- قانون دوگانگی
شما برای هر کاری که انجام می دهید همیشه یکی از این دو دلیل را ارائه می دهید :
- دلیلی که درست به نظر می رسد
- دلیل واقعی
دلیلی که درست به نظر می رسد دلیلی احترام برانگیز و ظاهرا شرافتمندانه است . اما دلیل واقعی این است که راهی که انتخاب کرده اید در حال حاظر سریعترین و آسان ترین راه برای رسیدن به اهداف شماست .
 
50- قانون انتخاب
هر کاری که انجام می دهید بر اساس ارزش های غالب در آن لحظه است . حتی هیچ کاری نکردن هم نوعی انتخاب است .
هر جا که هستید و هر کسی که هستید به دلیل انتخاب ها و تصمیم هایی است که تا این لحظه گرفته اید .
===============
51- قانون ارزش واقعی
ارزش هر چیز در چشم بیننده است . برای هیچ چیز ارزش از پیش تعیین شده ای وجود ندارد . میزان ارزش هر چیز بهایی است که کسی حاضر است برایش بپردازد .
کسی که حاضر است در مقایسه با دیگران بالاترین بها را برای چیزی بپردازد ارزش نهایی آنرا تعیین می کند .
 
52- قانون تعجیل
شما همیشه ترجیح می دهید که زودتر به آرزوهایتان برسید تا دیرتر .
به همین دلیل است که در تمام عرصه های زندگی تان بی قرار هستید .
 
53- قانون ارزش نهایی
تعیین کننده ی بهای اصلی هر محصول اینست که آخرین مشتری ها برای آخرین اقلام باقی مانده ی آن ، چقدر حاضرند بپردازند .
 
54- قانون عرضه و تقاضا
هنگامی که مقدار کالا یا مواد اولیه محدود است ، افزایش قیمت منجر به کاهش تقاضا می شود و برعکس .
تشویق باعث افزایش و تنبیه باعث کاهش می شود . در فعالیت های تولیدی ، مالیات و مقررات در حکم تنبیه عمل می کنند و در فعالیت های غیر تولیدی ، سود و مزایا به عنوان پاداش عمل می کند .
 
55- قانون کهن (Kohen)
همه چیز قابل بحث و مذاکره است .
چه در خرید و چه در فروش ، هر پیشنهاد قیمت یا شرایطی از سوی یکی از طرفین معامله در صورتی بهترین پیشنهاد است که بازار ، آنرا بپذیرد .
همیشه برای رسیدن به قیمت بهتر صحبت کنید .
 
56- قانون داوسن (Davson)
اگر بدانید چگونه به بهترین نحو وارد مذاکره شوید ، همیشه می توانید معامله ی بهتری انجام دهید .
همیشه بیشتر از آنچه در نظر دارید مطالبه کنید . هرگز اولین قیمت پیشنهادی را نپذیرید . عجله نکنید و سپس قیمت بهتری را درخواست کنید .
 
57- قانون تعیین مهلت
تعیین مهلت یکی از جنبه های ضروری معامله است . هرگاه پیشنهادی می دهید ، برای رد یا قبول آن مهلتی تعیین کنید .
اما اگر طرف مقابل برای شما مهلتی تعیین کند ، کافی است بگویید : \" اگر فقط همین قدر وقت دارم جواب من منفی است \" .
 
58- قانون شرایط پرداخت
شرایط پرداخت یک معامله از سایر شرایط ، حتی از قیمت مهمتر است .
شما معمولا می توانید هر قیمتی را بپذیرید اگر شرایط پرداخت مطلوب باشد .
 
59- قانون آمادگی
80% موفقیت در معاملات بستگی به این دارد که تا چه حد از قبل خود را آماده کنید .
قبل از معامله حتما اطلاعات لازم را جمع آوری کنید ، کارهای مقدماتی را انجام دهید و از صحت فرضیات خود اطمینان حاصل کنید .
 
60- قانون جابجایی
قبل از معامله خود را به جای طرف مقابل بگذارید و پیش بینی کنید که او قصد دارد چگونه معامله را پیش ببرد .
هنگامی که از موقعیت طرف مقابل درک درستی پیدا کردید ، بهتر خواهید توانست معامله را به نفع خود به انجام برسانید .
===============
61- قانون اشتیاق
از طرفین معامله ، آنکه از خود اشتیاق بیشتری نشان می دهد امکان کمتری برای بدست آوردن بهترین قیمت دارد .
شما تنها در صورتی می توانید معامله را انجام دهید که بتوانید در صورت نامطلوب بودن قیمت از خیر معامله بگذرید .
 
62- قانون عمل متقابل
مردم ذاتا عادل هستند و حاضرند در مقابل لطفی که به آنها می کنید متقابلا پاداش شما را بدهند .
در معامله با دادن امتیازات کوچک می توانید در عوض امتیازات بزرگتری بدست آورید .
 
63- قانون عدم ختم معامله
هیچ معامله ای تمام شده نیست . اگر اطلاعات جدیدی بدست آوردید که باعث شد از شرایط معامله راضی نباشید از طرف دیگر معامله بررسی مجدد شرایط را تقاضا کنید .
 
64- قانون وفور نعمت
ما در جهانی سرشار از نعمت زندگی می کنیم ، جهانی که در آن گنجینه ی عظیمی از ثروت برای تمام کسانی که طالب آن هستند وجود دارد .
برای دستیابی به استقلال مالی همین امروز برای افزایش ثروت خود تصمیم بگیرید و سپس همان کاری را انجام دهید که دیگران پیش از شما برای رسیدن به همین هدف انجام داده اند .
 
65- قانون معاوضه
پول وسیله ی معاوضه ی خدمات و تولیدات یک نفر است با خدمات و تولیدات شخص دیگر .
میزان درآمد شما در هر زمان بازتاب ارزشی است که دیگران برای کار شما قائل هستند .
 
66- قانون سرمایه
سرمایه عبارت از دارایی هایی است که می توان برای تولید پول نقد از آن استفاده کرد . باارزش ترین دارایی شما توانایی کسب درآمد است .
منابع جسمانی ، ذهنی و عقلانی شما که مرتبا در حال رشد و تغییر است سرمایه ی شخصی شماست .
 
67- قانون پس انداز
همیشه اول از همه حق خودتان را بدهید . آزادی مالی از آن کسانی است که همیشه حداقل ده درصد از درآمد خودرا پس انداز می کنند .
اگر نمی توانید پول پس انداز کنید ، استعداد ثروتمند شدن ندارید .
 
68- قانون نگهداری
اینکه چقدر درآمد داریم مهم نیست ، بلکه نکته ی مهم اینست که چه مقدار از آن را می توانید نگه دارید .
افراد موفق وقتی که درآمد خوبی دارند پس انداز می کنند و در نتیجه وقتی درآمد کمی دارند پشت گرمی مالی دارند.
 
69- قانون پارکینسون
مخارج معمولا آنقدر افزایش پیدا می کند تا اینکه به میزان درآمد برسد.به همین دلیل است که اکثر مردم هنگام بازنشستگی فقیر هستند.
برای اینکه ثروتمند شوید باید مخارجتان کمتر از درآمدتان باشد و باقیمانده را پس انداز کنید.
 
70- قانون سرمایه گذاری
قبل از سرمایه گذاری تحقیقات لازم را به عمل آورید.هنگامی که مشغول انجام تحقیقات مقدماتی برای سرمایه گذاری هستید وقت کافی صرف این کار کنید،
درست همانطور که پس از سرمایه گذاری برای پول درآوردن وقت صرف می کنید.
هرگز خود را بطور ناگهانی درگیر یک سرمایه گذاری غیر قابل برگشت نکنید.
===============
71- قانون بهره ی مرکب
جمع آوری پول و افزایش دادن آن از طریق بهره ی مرکب، که هم به اصل سرمایه و هم به سود آن تعلق می گیرد، شما را ثروتمند می کند.
رمز دست یابی به استقلال مالی از طریق پس انداز این است که پول را کنار بگذارید و هرگز به هیچ دلیلی به آن دست نزنید.
 
72- قانون برآیند
موفقیت مالی بزرگ برآیند صدها، بلکه هزارها، تلاش کوچک است که ممکن است هرگز توسط کسی دیده یا تحسین نشده باشد.
برای ثروتمند شدن هیچ راه سریع یا آسانی وجود ندارد.
 
73- قانون جذب
جمع آوری پول موجب می شود که پول بیشتری به سوی شما جذب شود.
در حین جمع آوری پول ، تفکر مثبت در مورد آن شما را تبدیل به چیزی شبیه آهن ربا می کند، با این تفاوت که شما پول را به سوی خود جذب می کنید.
 
74- قانون اشتیاق
برای ثروتمند شدن باید اشتیاق شدیدی برای این کار داشته باشید . اشتیاقی اندک یا علاقه ای مختصر کافی نیست.
شدت علاقه ی خود را می توانید با مشاهده ی فعالیتهای خود بسنجید . آیا این فعالیتها با ثروتمند شدن هماهنگی دارد یا نه؟
 
75- قانون هدف
قطعیت هدف نقطه ی آغاز ثروتمند شدن است. برای ثروتمند شدن باید تصمیم بگیرید که دقیقا چه می خواهید. آن را یادداشت کنید و سپس برای دست یابی
به آن برنامه ریزی کنید . تمام مردمان موفق افکارشان را روی کاغذ می آورند.
 
76- قانون ثروتمند کردن
تمام ثروت های پایدار از طریق ثروتمند کردن دیگران از راه های مختلف بوجود می آید.
هر چه بیشتر تمرین کنید که در بالا بردن کیفیت زندگی دیگران سهیم شوید ثروتمند شدن شما بیشتر تضمین می شود.
 
77- قانون کارآفرینی
مطمئن ترین راه برای ثروتمند شدن این است که کار موفقی را برای خود طرح ریزی کنید و به مرحله ی اجرا درآورید . هیچکس با کار کردن برای دیگران ثروتمند
نمی شود. تولیدات یا خدمات شما کافی است تنها ده درصد بهتر از رقیبانتان باشد تا راه را برای ثروتمند شدن شما هموار کند.
 
78- قانون خودساختگی
بهترین و مطمئن ترین راه برای راه اندازی یک کار جدید این است که بدون سرمایه یا با مقدار اندک شروع کنید ، و سپس مرحله به مرحله با استفاده از سود
حاصله پیش بروید. کسانی که با پول خیلی کم شروع می کنند در مقایسه با کسانی که با پول خیلی زیاد شروع می کنند احتمال موفقیت بیشتری دارند.
 
79- قانون آمادگی برای شکست
آمادگی شما برای شکست خوردن ، تنها معیار واقعی تمایل شما برای ثروتمند شدن است.
شکست پیش نیاز موفقیت بزرگ است . اگر می خواهید سریع تر موفق شوید آمادگی شکست خود را دو برابر کنید.
 
80- قانون ریسک
در هر کاری ، بین میزان ریسک پذیری و احتمال شکست رابطه ی مستقیم وجود دارد.
کارآفرینان موفق کسانی هستند که برای سود بیشتر خطرات کار را تجزیه تحلیل می کنند و به حداقل می رسانند.
===============
81- قانون خوش بینی نابجا
خوش بینی بیش از حد مانند شمشیر دو دم است که میتواند هم به شکست و هم به موفقیت منجر شود.
در تجارت ، هر کاری دو برابر آنچه فکر می کنید هزینه دارد و سه برابر مدت زمانی که پیش بینی می کنید به طول می انجامد.
 
82- قانون ثبات قدم
اگر در راه ثروتمند شدن به اندازه ی کافی ثبات قدم داشته باشید، بدون تردید موفق خواهید شد.
موانعی که در حین کار ظاهر می شود پلکان موفقیت شما است به شرط آنکه از هر ناامیدی و شکستی درس بگیرید.
 
83- قانون هدف تجارت
هدف اساسی تجارت پیدا کردن و حفظ مشتری است و در هر تجارتی کلیه ی فعالیتها باید بر این هدف متمرکز باشد.
سود نتیجه ی پیدا کردن و حفظ مشتری با روشی مقرون به صرفه است.
 
84- قانون سازمان
یک موسسه ی تجاری مرکب از گروهی از افراد است که برای تنها هدف خود که همان پیدا کردن و حفظ مشتری است تشکیل شده است .
وجود هر کدام از کارکنان باید برای انجام وظایف موسسه ضروری باشد.
 
85- قانون رضایت مشتری
در تجارت هر کسی مشغول حفظ رضایت مشتری است و همیشه حق با مشتری است.
مشغولیت ذهنی تاجران موفق ارائه ی خدمات بهتر به مشتری است.
 
86- قانون مشتری
مشتری همیشه به دنبال بهترین و بیشترین است با پایین ترین قیمت ممکن.
یک برنامه ریزی خوب تجاری ایجاب می کند که شما همواره به منافع شخصی مشتری توجه و بر آن تاکید داشته باشید.
 
87- قانون کیفیت
کیفیت آن چیزی است که مشتری می گوید و مشتری است که در مورد ارزش کالا یا خدمات تصمیم می گیرد.
توانایی شما در افزودن ارزش به محصولات و یا خدمات خود تعیین کننده ی موفقیت شما در بازار است.
 
88- قانون کهنگی
هر چیزی که مورد استفاده قرار گیرد کهنه خواهد شد.
محصولات یا خدمات امروز بدلیل تکنولوژی پویا و رقابت از همان ابتدا در فرآیند کهنه شدن قرار می گیرد.
معجزه ی جدید یا محصول جدید شما که قرار است به بازار بیاید چیست؟
 
89- قانون ابتکار
برای شروع راه موفقیت ، داشتن یک ایده ی خوب تنها چیزی است که به آن نیاز دارید.
پیشرفت در تجارت نتیجه ی یافتن راههای سریع تر ، ارزان تر ، بهتر و آسانتر برای انجام یک کار است.
 
90- قانون عوامل ضروری موفقیت
هر کار یا تجارتی بیش از پنج تا هشت عامل ضروری برای موفقیت ندارد . این عوامل، تعیین کننده ی چگونگی عملکرد شما هستند.  
کارهایی را که منجر به موفقیت یا شکست شما می شوند تعیین کنید و سپس با بهره گیری از این اطلاعات ، برای داشتن عملکرد بهتر در هر زمینه برنامه ریزی کنید.
===============
91- قانون بازار
قیمت واقعی هر کالا بهایی است که مشتری حاضر است برای آن کالا در بازار آزاد و رقابتی ، که در آن سایر کالاهای مشابه نیز وجود دارد ، بپردازد .
همیشه حق با بازار است .
 
92- قانون تخصصی کردن
برای موفقیت در تجارت ، باید ابتدا محصول یا خدمات بخصوصی را انتخاب کنید و سپس تمام توانایی خود را برای انجام کار با بهترین روش به کار گیرید .
یکی از دلایل اصلی شکست در تجارب غیر تخصصی کار کردن است .
 
93- قانون تمایز
در یک بازار رقابتی ، محصولات یا خدمات برای کسب موفقیت باید در نوع خود ویژگی منحصر به فردی داشته باشند تا از سایر محصولات و خدمات مشابه متمایز گردند .
برای رقابت در بازار ، برتری کالای شما باید قابل توجه و قابل تبلیغ کردن باشد و چیزی باشد که بازار حاضر باشد به خاطر آن پول پرداخت کند .
 
94- قانون تعیین خریدار
موفقیت در تجارت در گرو تعیین گروه هایی است که در بازار ، خریدار تولیدات یا خدمات شما هستند .
- مشتریان شما دقیقا چه کسانی هستند ؟
- کجا هستند ؟
- علت خرید آنها چیست ؟
 
95- قانون تمرکز بازار
موفقیت در بازار در گرو تمرکز کامل بر روی مشتریان بخصوصی است که می توانند از ویژگی های خاص کالا یا خدمتی که ارائه می دهید بیشترین استفاده را ببرند .
تعیین و متمرکز کردن تلاش هایتان روی این گروه خاص و اصلی ، رمز سوددهی است .
 
96- قانون برتری
بازار تنها برای عملکرد برتر ، تولیدات برتر یا خدمات برتر بهای عالی می پردازد .
اولین کار در مدیریت ، تعیین و بهبود بخشیدن به حوزه ای است که می توانید در آن برتر باشید .
 
97- قانون احتمالات
هر رخدادی به میزان معینی احتمال وقوع دارد . برای افزایش احتمال وقوع رخداد مورد نظر خود ، تعداد موارد را افزایش دهید .
هر چقدر کارهای بیشتری را به دفعات بیشتر امتحان کنید ، احتمال موفقیت شما نیز بیشتر می شود .
 
98- قانون وضوح اهداف
هر چقدر با وضوح بیشتری بدانید که چه می خواهید و حاضرید چه اقداماتی برای دستیابی به آن انجام دهید احتمال موفق شدن و رسیدن به آنچه می خواهید بیشتر می شود .
روشن بودن اهداف مورد نظر مانند مغناطیسی عمل می کند که اقبال را به سوی شما می کشد .
 
99- قانون جذب
شما در زندگی ، افراد ، ایده ها و موقعیت هایی را به سوی خود جذب می کنید که با افکار غالب شما هماهنگ هستند .
هنگامی که اهداف شما از مغناطیس اشتیاق شما سر شار شد به چیزی دست پیدا می کنید که مردم به آن شـــانس می گویند .
 
100-  قانون توقعات
اگر مدام توقع داشته باشید که اتفاقات خوب برایتان رخ دهد ، میزان شانس خود را در زندگی افزایش می دهید .
هر روزتان را ا این جمله آغاز کنید : \" می دانم امروز یک اتفاق عالی برایم می افتد . \"
===============
101- قانون فرصت
بهترین فرصت ها اغلب در معمولی ترین موقعیت های پیرامون شماست .
بزرگترین فرصت شما ، به احتمال زیاد درست پیش پای شماست ، در کار ، حرفه ، تحصیل ، تجربه یا علایق فعلی شما .
 
102- قانون قابلیت
شانس هنگامی رخ می دهد که آمادگی و موقعیت در یک جا جمع شود .
در هر زمینه ای ، هر چقدر توانایی های بیشتری داشته باشید و آنها را بیشتر پرورش دهید شانس رسیدن به موقعیت های مطلوب نیز برای شما بیشتر می شود .
 
103- قانون دانش
در هر زمینه ای ، شخصی که دانش و مهارت گسترده تری داشته باشد شانس موفقیت بیشتری نسبت به دیگران دارد .
دانش و مهارت گسترده ، فرد را آگاه ساخته و از چند و چون اوضاع با خبر می کند و در نتیجه فرصت هایش را افزایش می دهد .
 
104- قانون پیش فرض ها
پیش فرض های نادرست ریشه ی شکست ها هستند . شهامت محک زدن پیش فرض های خود را داشته باشید .
پذیرش اینکه احتمال دارد پیش فرضتان اشتباه باشد ، راه را برای یافتن پیش فرض های جدید و دگرگونی های لازم باز می کند ، چیزهایی که در غیر این صورت بدست نخواهید آورد .
 
105- قانون وقت شناسی
وقت شناسی همه چیز است . اگر آمادگی لازم را در خود ایجاد کنید ، زمان مناسب برای شما فرا خواهد رسید .
\" در دریای پر تلاطم زندگی ، همیشه می توان موجی را یافت که اگر با آن حرکت کنید شما را به ساحل خوشبختی می رساند .\" (ویلیام شکسپیر )
 
106- قانون انرژی
هر چقدر انرژی و اشتیاق بیشتری داشته باشید ، احتمال اینکه موقعیت مناسب را تشخیص دهید و از آن استفاده کنید بیشتر می شود .
بهترین ایده ها و افکار خلاق بعد از مدتی استراحت و آرامش بدست می آید .
 
107- قانون روابط
هر چه افراد بیشتری را بشناسید که دید مثبتی نسبت به شما دارند موقعیت های بهتری به دست خواهید آورد .
افرادی که شما را دوست دارند به شما ایده های جدیدی می دهند و راه موفقیت را برای شما باز می کنند .
 
108- قانون درک دیگران
وقتی از دید فرد دیگری به موقعیتی نگاه کنید ، اغلب اوقات به ایده و راه حل هایی دست پیدا می کنید که قبلا به آنها پی نبرده بودید .
مرتب از خودتان بپرسید که مردم به چه نیاز دارند و چه می خواهند و شما چطور می توانید نیازها و خواسته های آنها را برآورده کنید .
 
109- قانون رشد
اگر در حال رشد فکری نیستید پس دارید در جا می زنید . اگر روز به روز بهتر نمی شوید پس دارید بدتر می شوید .
یادگیری دائمی و رشد مداوم فکری را جزئی از برنامه ی روزانه ی زندگی خود قرار دهید .
 
110- قانون تکرار
تمرین و تکرار بهای بدست آوردن مهارت است . چیزی را که مدام و مرتب تکرار می کنید به صورت یک عادت جدید ذهنی و عملی در می آید .
رشد فکری و احساس رضایت و خشنودی نتیجه ی کنار گذاشتن عادت های گذشته و جایگزین کردن تمرین ها و عادت های جدید است .
===============
111- قانون پشتکار
یک زندگی خوب و درخشان مجموعه ای از هزاران تلاش و ایثاری است که هیچ کس از آن باخبر نیست .
\" مردان بزرگ از ارتفاعاتی که فتح کرده اند حفاظت می کنند ، جاهایی که یک شبه به آن نرسیده اند . اما هنگام شب در حالی که همراهانشان خفته اند باز هم به تلاش خود برای پیشروی ادامه می دهند .\" ( هنری وادزورث لانگفلو )
 
112- قانون خودشکوفایی
شما می توانید هر چه را که برای رسیدن به اهداف تعیین شده ی خود به آن نیاز دارید بیاموزید .
آنهایی که می آموزند توانا هستند .
 
113- قانون استعدادها
در درونتان مجموعه ای از استعدادها و توانایی ها نهفته است که اگر درست شناسایی و به کار گرفته شوند شما را قادر می سازند تا به هر هدفی که در نظر دارید برسید .
از چه قسمت هایی از کارتان بیشتر لذت می برید و آنها را خیلی خوب انجام می دهید ؟ این سوال بهترین راهنما برای یافتن استعدادهای واقعی شماست .
 
114- قانون کمال
موفقیت و خوشبختی هنگامی بدست می آید که کاری که از نجام آن لذت می برید ، بی عیب و نقص انجام می دهید .
\" تعیین کننده ی کیفیت زندگی شما این است که تا چه حد به  کمال در زندگی اهمیت می دهید و برای رسیدن به آن تا چه اندازه خود را مسئول و متعهد می دانید .\" ( وینس لمباردی - مربی فوتبال )
 
115- قانون موقعیت
مشکلات مانع کار نیستند بلکه معلم ما هستند . در درون هر مشکلی بذر سود یا موقعیتی نهفته است ، برابر یا بیشتر از سود حاصل از  انجام کار مورد نظر .
در راه موفقیت مشکلات را تبدیل به پله های صعود کنید .
 
116- قانون شهامت
وجود شهامتی سنجیده و حساب شده برای دستیابی به موفقیت ضروری است . ترس بزرگترین مانع رسیدن به هدف است .
رویارویی با ترس های خود را جزئی از عادت هایتان کنید و در هر شرایطی این کار را انجام دهید .
 
117- قانون سخت کوشی
موفقیت ها و دستیابی به اهداف با سخت کوشی بدست می آید .هنگامی که شک دارید موفق می شوید یا نه ، سخت تر تلاش کنید و اگر به نتیجه نرسیدید باز هم بیشتر تلاش کنید .
هنگامی که مشغول کار هستید ، تمام مدت کار کنید و وقت تلف نکنید .
 
118- قانون بخشندگی
هر چه بیشتر ، بدون انتظار پاداش ، به دیگران خدمت کنید ، خیر و نیکی بیشتری به شما می رسد ، آن هم از جاهایی که اصلا انتظار ندارید .
شما تنها در صورتی حقیقتا خوشبخت خواهید بود که احساس کنید به دلیل خدمت به دیگران انسان با ارزشی هستید .
 
119- قانون پذیرش
اینکه چطور با خودتان حرف می زنید ، حداقل 95% از فکر و احساس شما را مشخص می کند . ذهن ناخودآگاه گفته های درونی شما را به عنوان دستور می پذیرد .
همواره با خودتان گفتگوهای مثبت ، سودمند و موثر داشته باشید ، حتی هنگامی که احساس خوبی ندارید .
 
120- قانون خوش بینی
نحوه ی تفسیر و توجیه تجربیاتتان ، تفکرات و احساسات شما را شکل می دهد .
اگر عادت کنید در هر موقعیتی به دنبال یافتن نقاط مثبت باشید موفق خواهید شد که یک نگرش فکری مثبت را برای خود پایه ریزی کنید و سرانجام هیچ چیز نمی تواند سد راهتان شود .
 
منبع:      http://www.b-tracy.blogfa.com/

مرضیه عبدی بازدید : 1 یکشنبه 20 بهمن 1392 نظرات (1)


اختلال های شخصیت،مانند صفات شخصیت،با الگو های با دوام رفتار مشخص میشوند.اما در رابطه با اختلال های شخصیت،این الگو ها انعطاف ناپذیر و ناسازگارانه هستند و مشکلاتی را در عملکرد اجتماعی،شخصی،یا شغلی ایجاد می کنند.

انواع اختلالات شخصیت:

سیستم DSM،ده نوع اختلال شخصیت را مشخص می کند که طبق ویژگی های رفتاری آنها ،در سه مجموعه کلی سازمان یافته اند:

مجموعه الف:رفتار عجیب و غریب یا نا متعارف.این مجموعه،اختلال های شخصیت پارانوئید،اسکیزوئید،و اسکیزوتایپی را شامل می شود.

مجموعه ب:رفتاری که بیش از حد نمایشی،هیجانی،یا دمدمی است.این مجموعه از اختلال های شخصیت ضداجتماعی،مرزی،نمایشی،و خودشیفته تشکیل می شود.

مجموعه ج:مضطرب یا بیمناک..این مجموعه،اختلال های شخصیت دوری جو،وابسته،و وسواسی را در بر می گیرد.

اختلال شخصیت پارانوئید:

 صفات اصلی مرتبط با این اختلال سو ءظن کلی در مورد انگیزه ها و مقاصد دیگران و گرایش به تعبیر کردن رفتار دیگران به صورت تهدیدکننده است.با این حال،افراد مبتلا به این اختلال،تفکر آشفته اسکیزوفرنی پارانوئید را نشان نمی دهند.آنها به دیگران اعتماد ندارند و به خاطر همین روابطشان مختل می شود.

اختلال شخصیت اسکیزوئید:

با انزوای اجتماعی و بی علاقگی به روابط اجتماعی مشخص می شود.افراد مبتلا به این اختلال آدم های تنهایی هستند.آنها نسبت به دیگران احساس صمیمانه و محبت آمیز ندارند.آنها دوستان معدودی دارند و بعید است که ازدواج کنند و هیجانات سطحی نشان می دهند.یعنی،به ندرت دستخوش هیجانات نیرومندی مانند خشم،شادی،یا غم می شوند.

اختلال شخصیت اسکیزوتایپی:

با مشکلاتی در برقرار کردن روابط نزدیک با دیگران،غرابت فکر،ادراک،یا رفتار،مانند خیالپردازی و سوء ظن مفرط،احساس های غیر واقعی بودن،با استفاده عجیب و غریب از کلمات مشخص می شود.افراد مبتلا به این اختلال ممکن است عقاید عجیب و غریبی داشته باشند یا رفتار های عجیبی نشان دهند(مانند اعتقاد داشتن به اینکه می توانند آینده را پیش بینی کنند)ولی افکار و رفتار آنها به اندازه افکار و رفتار افراد مبتلا به اسکیزوفرنی،آشفته نیستند.

اختلال شخصیت مرزی:

افراد مبتلا به این اختلال خلق پر آشوب و بی نظم دارند،الگو های رابطه آنها پر تب و تاب است و نتوانسته اند خودانگاره ی با ثباتی را تشکیل دهند.امکان دارد که آنها مستعد رفتار تکانشی و برون ریز باشند.

اختلال شخصیت نمایشی:

افرادی را توصیف می کند که رفتار بیش از حد نمایشی و هیجانی دارند و توقع زیادی دارند که کانون توجه دیگران باشند.آنها نیاز های نیرومند و ارضانشده ای برای اطمینان آفرینی،تحسین،و تایید دارند.

اختلال شخصیت خودشیفته:

افراد مبتلا به این اختلال خود انگاره ی متکبر یا بزرگ منش دارند.آنها خود را به صورت افرادی که استعداد یا زیبایی استثنایی دارند و به تعریف و تمجید مداوم نیاز دارند در نظر می گیرند.

اختلال شخصیت ضد اجتماعی:

افراد مبتلا به این اختلال به تمایلات،نیازها،و احساسات دیگران و همین طور به آداب و رسوم و مقررات اجتماعی اهمیتی نمی دهند.رفتار ضداجتماعی دیگران ممکن است آنها را با قانون درگیر کند.با این حال،ممکن است جذابیت سطحی نشان دهند و هوش آنها حداقل در سطح متوسط است.ویژگی های برجسته ی این اختلال عبارتند از:فقدان احساس گناه یا ندامت در مورد بدرفتاری هایشان و عدم نگرانی در مورد تنبیه بالقوه برای رفتارشان.آنها قادر نیستند از تنبیه درس بگیرند یا روابط معنی داری با دیگران برقرار کنند.

اختلال شخصیت دوری جو:

افراد مبتلا به این اختلال ترس آنچنان نیرومندی از طرد دارند که بدون اطمینان آفرینی قوی در مورد پذیرش،اغلب مایل نیستند روابطی تشکیل دهند.در نتیجه،آنها خارج از خانواده خود،روابط نزدیک معدودی دارند.اما آنها برخلاف افراد مبتلا،اختلال شخصیت اسکیزوئید،تمایل نیرومندی به داشتن روابط دارند و می توانند احساس های صمیمانه را نسبت به دیگران پرورش دهند.نام دیگر این اختلال،اختلال شخصیت اجتنابی است.

اختلال شخصیت وابسته:

افراد مبتلا به این اختلال بیش از حد به دیگران وابسته هستند و در تصمیم های مستقل،مانند تصمیم گیری درباره ی اینکه چه لباسی بخرند،یا با چه کسی قرار ملاقات بگذارند یا کجا زندگی کنند،مشکل دارند.

اختلال شخصیت وسواسی:

افراد مبتلا به این اختلال نیاز شدیدی به نظم و توجه به جزئیات دارند،کمال گرا هستند،و شیوه ی بسیار خشک ارتباط برقرار کردن با دیگران دارند.صفات شخصیت مرتبط با اختلال های شخصیت در بسیاری از افراد یافت می شوند،اما آنها با شدت بیشتری در افراد مبتلا به این اختلال ها ابراز می شوند.

نکته:

عوامل علیتی این اختلالات،ارثی،ژنتیکی و اجتماعی هست.و روش درمانش هم رفتار درمانی و روان درمانی هست.

مرضیه عبدی بازدید : 1 یکشنبه 20 بهمن 1392 نظرات (0)

هر کس به نوعي تلاش مي کند تا از افسردگي رهايي يابد. بعضي از اين تلاشها به تجربيات شخصي افراد متکي است ولي عمدتا" به راه حل هايي که در جامعه مرسوم شده و ريشه در سنت هاي اجتماعي دارد پناه مي برند...

همه ما در طول زندگي در دوره هاي کوتاه و بلند احساس داشتن غم و اندوه را خصوصا در هنگام از دست دادن همسر و يا نزديکان، هنگام کار و يا از دست دادن آن، تجربه کرده ايم و همه ما قادر به مقابله با اين حوادث هستيم. اما زماني که اين اندوه، بيش از اندازه و پايدار و عميق باشد ممکن است منجر به بيماري افسردگي گردد.

هرکس به نوعي تلاش مي کند تا از افسردگي رهايي يابد. بعضي از اين تلاشها به تجربيات شخصي افراد متکي است ولي عمدتا" به راه حل هايي که در جامعه مرسوم شده و ريشه در سنت هاي اجتماعي دارد پناه مي برند. تنها و گاهي اوقات  از کمک حرفه اي روانپزشکان و روانشناسان بهره مند مي شوند.

تلاش در جهت رفع افسردگي خود يکي از راه هاي اساسي درمان و پيشگيري از شدت بيماري و عوارض آن است.

گر نکوبي شيشه غم را به سنگ
هفت رنگ اش مي شود هفتاد رنگ

براي افسرده نبودن کافي نيست که مشکلي نداشته باشيم بلکه بايد شوروشوقي در سر باشد بايد دليل براي زندگي داشت.

بايد عشق ورزيد تا افسرده نبود، پاد زهر افسردگي اين نيست که خيالي در سر نداشته باشيم بلکه آن است که موضوعي سالم و مناسب براي دوست داشتن و شوري سازنده و مفيد در سر داشته باشيم.

به قول شاعر بزرگ نظامي:
دلي که از عشق خالي شد فسرده است            
گرش صد جان بودي بي عشق مرده است

ما منکر مشکلات و حوادث غم انگيز نيستيم اما آنچه به حوادث معناي مايوس کننده مي دهد بيش از خود حوادث، تعبير و تفسير ماست.
قدرت تعقل و توانايي سازگاري آسان در برابر مشکلات لا يتناهي است.

توانايي  انديشه بشر و قدرت چاره جويي او خيلي بيش از آن است که قوي ترين حوادث تلخ هم بتواند او را براي هميشه افسرده نگه دارد.

شما چه کمکي مي توانيد به افراد افسرده بکنيد تا دوباره به حالت طبيعي برگردند و از زندگي لذت ببرند؟ پيشنهادهاي زير شايد به نظر خيلي ساده باشند، اما واقعا موثرند.

کسي که افسرده است، به طور ناخواسته، ديگران را از خود دور مي کند. اين شخص هرچيزي را که مي شنود يا مي بيند، به هرچه که فکر مي کند، هرچه که مي گويد و هر کاري که انجام مي دهد را از فيلتر افسردگي رد مي کند.

 



قانون شماره 1

هر موجودي چه يک گياه، چه حيوان و چه انسان، اگر زنده باشد، با مهر و محبت شما شانس بيشتري براي پيشرفت و کاميابي دارد.

قانون شماره 2

تنهايي کشنده است. لازم نيست حرف من را باور کنيد، فقط کافي است آمار مرگ و مير کودکاني را که در يتيم خانه ها هستند، با آنهايي که در خانه و با خانواده بزرگ مي شوند و يا مرگ و مير سالمندان بيماري را که در خانه پرستاري مي شوند، با آن هايي که در خانه سالمندان زندگي مي کنند، مقايسه کنيد..

کسي که افسرده است، به طور ناخواسته، ديگران را از خود دور مي کند. اين شخص هرچيزي را که مي شنود يا مي بيند، به هرچه که فکر مي کند، هرچه که مي گويد و هر کاري که انجام مي دهد را از فيلتر افسردگي رد مي کند. هرگاه اطلاعات از يک احساس منفي فيلتر شوند، تحريف مي گردند. خيلي وقت ها که به چنين شخصي مي گوييد در مورد افسردگي اش حرف بزند، بيشتر و بيشتر افسرده مي شود. ممکن است عقب بکشند و برنجند.

شما با به کار بردن موارد زير مي توانيد به افراد افسرده کمک کنيد تا دوباره به حالت طبيعي برگردند و از زندگي لذت ببرند :

- مدام به آن ها سر بزنيد.
- به چشمانشان نگاه کنيد و بيشتر به آنها لبخند بزنيد.
- دستانشان را در دست بگيريد و شانه شان را نوازش کنيد.
- بيشتر به حرف هايشان گوش دهيد.
- سرگرمشان کنيد.

- به آنها بگوييد که کدام کارهايشان شما را تحت تاثير قرار داده است. به فکر انداختن، احساس بهتري به آنها داده و باعث مي شود که روحيه شان بهتر شود.

-از آنها بخواهيد چيزهايي را لمس کنند. اشيائي با بافت ها و رنگ هاي مختلف بياوريد و از آنها نظرشان را بخواهيد. يک غذاي خوش مزه و خوش ظاهر برايشان درست کنيد. بکوشيد لذت هاي کوچک را وارد زندگي شان کنيد.

- بلند به آنها بگوييد که برايتان مهم هستند. بگوييد که دلتان برايشان تنگ مي شود و دوست داريد با آن ها خوش بگذرانيد.

- کارهايي که فقط با دوستان صميمي خود انجام مي دهيد، با آن ها تکرار کنيد. مثلا با آرنجتان به بازويشان بزنيد يا با يک دسته کاغذ لوله شده آرام روي سرشان بزنيد. بايد بکوشيد که رفاقت خود را بهشان نشان دهيد .
چيز مهمي که بايد به ياد داشته باشيد اين است که بيش تر کساني که دست به خودکشي مي زنند، بين انجام دادن يا ندادن آن شک و ترديد دارند. آنها بين انتخاب درد زندگي کردن و درد مردن سرگردانند. اگر بتوانيد ارتباط آن ها را با لذت هاي زندگي بيش تر کنيد و از طرف ديگر دردي را که با خودکشي نصيبشان مي شود در نظرشان شديدتر جلوه دهيد، آن وقت نتيجه مثبتي خواهيد گرفت.

- به جاي اين که بپرسيد حالشان چه طور است، بپرسيد، دوست دارند امروز براي خوش گذراندن چه کاري کنند و در آن کار همراهي شان کنيد. به آن ها بگوييد که کاملا مشخص است که حالشان بهتر شده است، سپس حالشان را بپرسيد و به جوابي که مي دهند، واقعا گوش کنيد .

- اگر خجالت زده بودند، يک داستان مشابه در مورد خودتان بگوييد، سپس داستان هاي ديگري از خجالت زدگي کسان ديگر را مثل لطيفه برايشان تعريف کنيد. هيچ چيز بيشتر از ديدن احساس خجالت زدگي ديگران اين درد را در انسان تخفيف نمي دهد.

- اگر افسرده هستند، پس حتما احساس نااميدي مي کنند. اين مشکل برايشان بدون راه حل به نظر مي رسد. پس از اين که براي کم کردن شدت افسردگي شان بهشان کمک کرديد، اگر دوست داشتند، در مورد آن صحبت کنيد. بهشان نشان دهيد که چه طور مي توانند اين مشکل را شکسته و آن را به چند مساله کوچک تبديل کنند. سپس ببينند کدام قسمت آن مهم تر است و بکوشند راه حل هاي سالمي براي آن بيابند تا بتوانند مشکلات و دشواري ها را حل کنند نه تحمل.

قوانين را به ياد داشته باشيد، اين را هم بدانيد که هميشه استثناهايي هم وجود دارند. راهکارها را فراموش نکنيد و آن ها را بر اساس موقعيت خود تغيير دهيد. شايد نتوانيد جلوي پديده خودکشي را بگيريد، اما مي توانيد در جلوگيري از خيلي از موارد کمک کنيد; پس سهم خودتان را براي نجات ديگران انجام دهيد

 

 منبع: میگنا

مرضیه عبدی بازدید : 2 یکشنبه 20 بهمن 1392 نظرات (0)

* از گفتن این جملات خودداری کنید:


- این فقط در فکر توست.

- همه ما زمان هایی این طور می شویم.

- نیمه پر لیوان را ببین.

- تو چیزهای زیادی برای خوشحال بودن داری.

- تو که مشکلی نداری که ناراحتی.


زمانی که به یک فرد افسرده کمک می کنید از خودتان مراقبت کنید.

این یک غریزه طبیعی است که بخواهید مشکلات افرادی را که دوستشان دارید، حل کنید اما شما نمی توانید فرد افسرده را کنترل کنید ولی می توانید مراقبت از خودتان را کنترل کنید. سلامت ماندن ، نه تنها برای خودتان مهم است، برای کمک به فرد افسرده نیز از اهمیت ویژه ای دارد. توصیه مهماندار هواپیما را به یاد بیاورید: قبل از کمک به دیگران ماسک اکسیژن خود را بگذارید.

- ارتباطات خود را حفظ کنید:
ممکن است در زمان هایی که فرد افسرده غمگین است، شما هم در سکوت فرو بروید. اما بهتر است که شما روابط خود با دیگران را حفظ کنید و تحت تاثیر افسردگی او در سکوت فرو نروید.


- مرزهایی قرار دهید:

درست است که می خواهید کمک کنید اما شما هم ظرفیتی دارید. اگر اجازه دهید زندگی تان تحت تاثیر افسردگی دوست یا عضو خانواده تان کنترل شود، سلامتی تان به خطر خواهد افتاد. برای اجتناب از فرسودگی ، محدودیت های شفافی برای کارهایی که از دستتان بر می آید، قرار دهید. شما درمانگر او نیستید پس مسئولیت بیش از حد بر خود تحمیل نکنید.


- زندگی روزمره تان را داشته باشید:

با اینکه در زمان مراقبت از دوست افسرده تان برخی از تغییرات در برنامه روزمره اجتناب ناپذیر خواهد بود ، سعی کنید امیدواری و برنامه روزانه خود را تا جای ممکن حفظ کنید. اگر او نمی تواند با شما به پارک یا سینما بیاید، از دوست دیگری بخواهید که همراه شما باشد.


- کمک بخواهید:

اگر از یک دوست یا فامیل برای حمایت از فرد افسرده کمک بگیرید، هرگز به معنای بی توجهی یا بی محبت بودن شما نیست. پیوستن به یک گروه حمایتی ، صحبت با یک روانشناس یا اعتماد کردن به کمک دوستان قابل اعتماد به شما کمک خواهد کرد که بهتر بتوانید از دوستتان حمایت کنید.


فرد افسرده را تشویق کنید که تحت درمان قرار بگیرد.


برای بهبودی افسردگی اگرچه حمایت شما لازم است اما کافی نیست. حتما باید مسیر درمانی مناسب طی بشود. راضی کردن فرد افسرده برای پیگیری درمان کار دشواری است. افسردگی باعث تحلیل انرژی و انگیزش فرد می شود. هم چنین افسردگی در ذهن فرد افکار منفی ایجاد می کند مبنی بر اینکه شرایط او ناامید کننده و غیرقابل درمان است. به این دلیل کمک به فرد افسرده برای پذیرفتن مشکل و اینکه مشکل قابل حل است ، یک گام اساسی به شمار می رود.


* اگر دوست یا عضو خانواده شما برای درمان افسردگی اش مقاومت می کند:


- به او پیشنهاد دهید تحت نظر یک پزشک چکاپ کلی انجام دهد.


- به او اطمینان دهید که در جستجوی روانپزشک یا روانشناس و هماهنگ کردن قرار ملاقات به او کمک می کنید.


- او را تشویق کنید لیستی از نشانه ها و مواردی تهیه کند که می خواهد در مورد آنها با دکتر صحبت کند.

 

 شما می توانید به عنوان یک مشاهده گر بیرونی به او کمک کنید. مثلا بگویید به نظر می رسد صبح ها احساس بدتری داری. یا تو معمولا قبل از رفتن به سر کار دل درد داری.به فرایند درمان افسردگی کمک کنید.یکی از اصول مهم در کمک به فرد افسرده این است که عشق و حمایت بدون قید و شرط خود را در طول فرایند درمان از دوستتان دریغ نکنید. این مستلزم آن است که صبور باشید و به یاد داشته باشید که افسردگی چیزی نیست که به سرعت از بین برود.


- انتظارات واقع بینانه داشته باشید:
برای همه دشوار است که دوست یا عضو خانواده شان را ببینند که افسرده است و روند بهبودی بسیار کندی را طی می کند. به خاطر داشته باشید که حتی با بهترین روش های درمانی ، بهبودی از افسردگی یک شبه اتفاق نمی افتد.


- او را به عادات سبک زندگی سالم تشویق کنید:
افکار مثبت، غذاخوردن صحیح، دوری از الکل و مواد، ورزش و اتکا به کمک دیگران، عاداتی هستند که می توانند کمک کننده باشند.


- او را تشویق به فعالیت کنید:
دوست یا عضو خانواده تان را دعوت کنید که برای فعالیت های اذت بخش به شما بپیوندد مثل تماشای یک فیلم طنز یا خوردن شام در یک رستوران زیبا. ورزش بسیار مفید است بنابراین تلاش کنید که فرد افسرده را به حرکت تشویق کنید. رفتن به پیاده روی با یکدیگر، یکی از آسان ترین راه هاست

منبع: سلامت روان

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
به یـاد داشته بــاش... من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى... من را خودم از خودم ساخته‌ام... منى که من از خود ساخته‌ام مال من است... منى که تو از من می‌سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند... لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگى را تعیین می‌کند نه آرزوهایشان... و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می‌خواهى... و تو هم می‌توانى انتخاب کنى که من را می‌خواهى یا نه... ولى نمی‌توانى انتخاب کنى که از من چه می‌خواهى...
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 11
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 3
  • بازدید کلی : 75